وصال او

وصالِ او
زِ عمرِ جاودان بِهْ . . . . . . .

حضرت حافظ
دیدگاه ها (۹)

اینطور که ، تو می رَوی از من,جان هم,نمی رَود از تن ...!

میگویم چرا رابطه ات را به هم زدی؟میگوید لَست سین رِسِتنلی ام...

چندیست که احوالِ غزل بد شده است‌اشکم شده سیل و دیده ام سد شد...

دلِ ما آدم های ساده ی خوش باور، مسافرخانه ی بینِ راهی نیست ک...

بیچاره دل هیچ ندید از گذار عمرحضرت حافظروزگاریست که دل چهره ...

یونگ و حضرت حافظ

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط