عضو هشتم

عضو هشتم

( تا ابد به یادم موند)

پارت دوم

پامو آوردم بالا که دیدم کف زمین و تو دمپایی توی پام پر از شیشه شکستس
با فکر اینکه شاید ات بلایی سر خودش آورده سریع رفتم سمتش پتو رو زدم کنار که دیدم ملافه پر از خونه اما و دست و پاهاش زخمیه
سریع بغلش کردم و بردمش سمت ماشین با تند ترین سرعتی که میشد روندم به طرف بیمارستان
نیم ساعت بعد
نشسته بودم روی صندلی بیمارستان که دکتر اومد
دکتر:شما ایشونو کجا پیدا کردید؟
نامجون: تو اتاقش بیهوش رو تخت بود براچی؟!
دکتر : میدونید قبلش کی پیششون بوده؟
نامجون: تا جایی که میدونم تنها بوده .. مگه چیشده؟!
دکتر: قبل از اینکه شما بیاریدش بهشون تجاوز شده
نامجون: چ...چی ؟! ش..شما مطمعنید ؟؛
دکتر: پرستار زنگ بزنید پلیس بیاد
پرستار:چشم
پنج دقیقه ی بعد
پرستار:آقا بفرمایید داخل مریض کارتون داره
سریع از جام بلند شدم و رفتم پیش ات
نامجون: ات حالت خوبه ...کی باهات اینکارو کرده؟!
ات: نا..نامجون توروخدا نزار پلیس بیاد ( گریه)
نامجون: کی باهات اینکارو کرده؟!
ات: اینا مهم نیست خب برو دوربینا خونه رو پاک کن لطفاً زود باش
نامجون: اما...
ات : اگه این کارو نکنی جونگکوک و تهیونگ گیر میوفتن ... تروخدا (گریه)
سریع از بیمارستان اومدم بیرون و سوار ماشین شدم تو راه زنگ زدم به جین
جین:الو
نامجون:سریع برو بیمارستان(...) پیش ات
جین: مگه ات بیمارستانه
ات:آره برو پیشش فقط سریع باش
جین:باشه الان میرم
از زبون جین
با شوگا رفتیم تو بیمارستان که دورمون پر شد از خبر نگار
؟: ببخشید میشه جواب این سوالمو بدین
؟: شما میدونید که کی به ات تجاوز کرده؟!
شوگا: اینا چی دارن میگن ؟!
جین: لطفاً الکی شایع درست نکنید ات همینطوری حالش بخاطر شایعات قبلی خورد هست
بدون توجه به بقیه حرف خبر نگارا از یه پرستار پرسیدیم جای ات مارو برد طبقه ی آخر بیمارستان از آسانسور که اومدیم بیرون دیدیم توی راهرو چندتا پلیس و دکتر و پرستار وایساده به اضافه ی چندتا از کارکنان کمپانی
ات:ولم کن... اصلا به شما چه ( بلند)
شوگا: اینجا چه خبره
منیجر: دکترا میگن به ات تجاوز شده
جین: یعنی چی؟
شوگا: کی اینکارو کرده؟