•وقتی گردنشو گاز میگیری...•
•وقتی گردنشو گاز میگیری...•
🐧 #سونگهون 🐧
با دردی که بخاطر گاز ریزی از گردنش حس کرد اروم ناله کرد
_ایی..چاگی ارومتر..فردا کنسرت دارماااا اگه جاش بمونه چی
بوسه ای به گردنش زدی
&خب تقصیر خودته دیگههههه اینقدر خواستنی نباش! بعدشم من کارمو میکنم به من چه که کنسرت داری
دوباره گردنشو پر از بوسه کردی که لبخندی زد و براید استایل بغلت کرد و همینطوری که به سمت اتاق میرفت دم گوشت اروم زمزمه کرد _خیلی شیطون شدیا..
اروم تو رو روی تخت گذاشت
_حالا که اینطوره همش تقصیر خودته!!
و اونم افتاد به جونت و ...
خلاصه که وقتی صبح از خواب پاشدی دیدی بدن هر دوتاتون همه جاش پر از کیس مارک ها و گاز های ریزیه..
خنده ای کردی ولی وقتی یادت افتاد سونگهون امروز کنسرت داره داد نسبتا بلندی کشیدی که سونگهون از خواب پرید
_عه وا چیشده جنگ شده؟ زامبیا حمله کردن؟ما کجاییم؟ اینجا کجاست؟
داشت با شوک اینطرف و اونطرفو نگا میکرد که بعد ثانیه هایی به خودش اومد
_ترسیدم بابا...حالا چرا داد میزنی چیشده؟
با چشمات به جای کیس مارک ها و ردشون اشاره کردی
&سونگهونا بدبخت شدیم امروز کنسرت دارییییییی
نگاهی به جاهایی که اشاره کردی و مخصوصا گردنش کرد..
_راس میگی بدبخت شدیم..
.
.
.
_کاملا پوشیده شد؟
میکاپ ارتیست سری تکون داد و گفت: کاملا گردنتون رو گریم کردم هیچی معلوم نیست!
سونگهون از تو آینه نگاهی به گردنش انداخت
_خداروشکر معلوم نیست..از دست تو ا/ت!!
خنده ای کردی که سونگهون از رو صندلی پاشد و به سمتت اومد و تو رو بین خودش و دیوار اسیر کرد
_منتظرم فقط کنسرت تموم بشه..دارم برات
_یا یااا تو که دیشب همین بلا رو سر من اوردی..پس برابریم!!!
بوسه ای رو لبات گذاشت
_ولی کافی نبود..
ازت فاصله گرفت و چشمکی بهت زد بعد با شنیدن اسمش توسط اعضا به سمتشون رفت تا کنسرت رو شروع کنن..
🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧
#سناریو #انهایپن #سناریو_انهایپن #سونگ_هون #پارک_سونگهون #سناریو_سونگهون
#فیکشن #فیک #کنسدت #آیدل #کیپاپ #Enhypen #fic_enhypen #fic #Enhypen_Fic #jake #kpop
🐧 #سونگهون 🐧
با دردی که بخاطر گاز ریزی از گردنش حس کرد اروم ناله کرد
_ایی..چاگی ارومتر..فردا کنسرت دارماااا اگه جاش بمونه چی
بوسه ای به گردنش زدی
&خب تقصیر خودته دیگههههه اینقدر خواستنی نباش! بعدشم من کارمو میکنم به من چه که کنسرت داری
دوباره گردنشو پر از بوسه کردی که لبخندی زد و براید استایل بغلت کرد و همینطوری که به سمت اتاق میرفت دم گوشت اروم زمزمه کرد _خیلی شیطون شدیا..
اروم تو رو روی تخت گذاشت
_حالا که اینطوره همش تقصیر خودته!!
و اونم افتاد به جونت و ...
خلاصه که وقتی صبح از خواب پاشدی دیدی بدن هر دوتاتون همه جاش پر از کیس مارک ها و گاز های ریزیه..
خنده ای کردی ولی وقتی یادت افتاد سونگهون امروز کنسرت داره داد نسبتا بلندی کشیدی که سونگهون از خواب پرید
_عه وا چیشده جنگ شده؟ زامبیا حمله کردن؟ما کجاییم؟ اینجا کجاست؟
داشت با شوک اینطرف و اونطرفو نگا میکرد که بعد ثانیه هایی به خودش اومد
_ترسیدم بابا...حالا چرا داد میزنی چیشده؟
با چشمات به جای کیس مارک ها و ردشون اشاره کردی
&سونگهونا بدبخت شدیم امروز کنسرت دارییییییی
نگاهی به جاهایی که اشاره کردی و مخصوصا گردنش کرد..
_راس میگی بدبخت شدیم..
.
.
.
_کاملا پوشیده شد؟
میکاپ ارتیست سری تکون داد و گفت: کاملا گردنتون رو گریم کردم هیچی معلوم نیست!
سونگهون از تو آینه نگاهی به گردنش انداخت
_خداروشکر معلوم نیست..از دست تو ا/ت!!
خنده ای کردی که سونگهون از رو صندلی پاشد و به سمتت اومد و تو رو بین خودش و دیوار اسیر کرد
_منتظرم فقط کنسرت تموم بشه..دارم برات
_یا یااا تو که دیشب همین بلا رو سر من اوردی..پس برابریم!!!
بوسه ای رو لبات گذاشت
_ولی کافی نبود..
ازت فاصله گرفت و چشمکی بهت زد بعد با شنیدن اسمش توسط اعضا به سمتشون رفت تا کنسرت رو شروع کنن..
🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧🐧
#سناریو #انهایپن #سناریو_انهایپن #سونگ_هون #پارک_سونگهون #سناریو_سونگهون
#فیکشن #فیک #کنسدت #آیدل #کیپاپ #Enhypen #fic_enhypen #fic #Enhypen_Fic #jake #kpop
۱۴.۰k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.