بیار جام شرابی که رشک خورشید است

بیار جام شرابی که رشک خورشید است
به جان عشق که از غیر عشق بیزارم

بیار آنک اگر جان بخوانمش حیف است
بدان سبب که ز جان دردهای سر دارم

حضرت_مولانا
دیدگاه ها (۱)

گاهــــے اوقات ( بـاید )فـاتحــــــہ ے بعضـــــے خـاطـــــرا...

شعر هایم را برایت دسته بندی میکنمدل غزللب مثنویابرو قصیدهمن ...

بخند هر چندغمگینیببخش هر چندمسکینیو فراموش کن هر چند دلگیریا...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

بار دگر ذره وار رقص کنان آمدیمزان سوی گردون عشق چرخ زنان آمد...

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط