فصل دوم قسمت
فصل دوم قسمت ۳
ادمین ویو
جیمین اون شب کنار ات موند و کنارش خوابید( ترو جان جدتون منحرف نشید🤌🏻)
ات ویو
با احساس نگاه های ی نفر بیدار شدم
جیمین بهم زل زده
+نخوابیدی؟
/چرا خوابیدم
+پس چرا داری نگام می کنی
/چون ت جوجومی(ایششش)
+خب پاشو بریم صبحونه بخوریم
/برو الان می یام
+ام..... جیمین....
/چ شده؟
+ من اول صبح عادت دارم پیانو بزنم
/اخجوننننننن
+یعنی دوس داری!
/اره چرا نداشته باشم؟ هوم؟
رفتم دست و صورتمو شستم
لباسمو عوض کردم و رفتم سر پیانو و ی صفحه از کتاب پیانومو باز کردم
شروع کردم ب زدن ی اهنگ غمگین بود و خیلی ناراحت کننده
اشکام دراومد و گونه هام خیس شد
همون موقع جیمین از اتاق اومد بیرون و اومد سمتم
اشک رو گونه هامو پاک کرد
/بیب چرا گریه می کنی
+چون..... هق
منو کشید ت بقلش
/چرا اهنگی ک باهاش خاطره ی بد داری رو میزنی؟
+هق.... هر روز.... هق..... همین رو میزنم.... و.... هق.... کلی گریه می کنم.... هق
جیمین جلوم زانو زد و گفت
/چرا چشمای قشنگتو خراب می کنی؟ چرا برق شومشون رو خراب می کنی؟ چرا بهش فک می کنی؟
+جیمین.... اون اولین.... هق..... پسری بود ک.... عاشقش شدم.... هق... ولی وقتی خانوادم..... هققققق
با گفتن کلمه ی خانواده اشکام بیشتر شدن
/ن ات بهش فک نکن
+جیمین ت خیلی خوبی خیلی دوست دارم
/ات
+بل
/می تونم ی چیزی بهت بگم
+بگو
/خب من باعث شدم باند بی تی اس شش نفره بشه
+چیزی یعنی یکشون رو کشتیییی؟!!! وایییواییی اخجوننننننن
/ن ن
+پس چی؟
+بهم قول می دی ولم نکنی
+قولِ قول
/من یکی از اونا بودم و ی روز داخل گوشی کپک عکست رو دیدم و عاشقت شدم و پیدات کردم و ب باندی ک خودم جمع اوریش کردم و خودم می تونستم رییس باشم ولی کوک رو رییس کردم خیانت کردم
+جیمین..... ت
ادمین ویو
جیمین اون شب کنار ات موند و کنارش خوابید( ترو جان جدتون منحرف نشید🤌🏻)
ات ویو
با احساس نگاه های ی نفر بیدار شدم
جیمین بهم زل زده
+نخوابیدی؟
/چرا خوابیدم
+پس چرا داری نگام می کنی
/چون ت جوجومی(ایششش)
+خب پاشو بریم صبحونه بخوریم
/برو الان می یام
+ام..... جیمین....
/چ شده؟
+ من اول صبح عادت دارم پیانو بزنم
/اخجوننننننن
+یعنی دوس داری!
/اره چرا نداشته باشم؟ هوم؟
رفتم دست و صورتمو شستم
لباسمو عوض کردم و رفتم سر پیانو و ی صفحه از کتاب پیانومو باز کردم
شروع کردم ب زدن ی اهنگ غمگین بود و خیلی ناراحت کننده
اشکام دراومد و گونه هام خیس شد
همون موقع جیمین از اتاق اومد بیرون و اومد سمتم
اشک رو گونه هامو پاک کرد
/بیب چرا گریه می کنی
+چون..... هق
منو کشید ت بقلش
/چرا اهنگی ک باهاش خاطره ی بد داری رو میزنی؟
+هق.... هر روز.... هق..... همین رو میزنم.... و.... هق.... کلی گریه می کنم.... هق
جیمین جلوم زانو زد و گفت
/چرا چشمای قشنگتو خراب می کنی؟ چرا برق شومشون رو خراب می کنی؟ چرا بهش فک می کنی؟
+جیمین.... اون اولین.... هق..... پسری بود ک.... عاشقش شدم.... هق... ولی وقتی خانوادم..... هققققق
با گفتن کلمه ی خانواده اشکام بیشتر شدن
/ن ات بهش فک نکن
+جیمین ت خیلی خوبی خیلی دوست دارم
/ات
+بل
/می تونم ی چیزی بهت بگم
+بگو
/خب من باعث شدم باند بی تی اس شش نفره بشه
+چیزی یعنی یکشون رو کشتیییی؟!!! وایییواییی اخجوننننننن
/ن ن
+پس چی؟
+بهم قول می دی ولم نکنی
+قولِ قول
/من یکی از اونا بودم و ی روز داخل گوشی کپک عکست رو دیدم و عاشقت شدم و پیدات کردم و ب باندی ک خودم جمع اوریش کردم و خودم می تونستم رییس باشم ولی کوک رو رییس کردم خیانت کردم
+جیمین..... ت
- ۹.۵k
- ۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط