فصل دوم قسمت
فصل دوم قسمت ۴
ات ویو
/من.... متاسفانم ات متاسفم ک بهت نگفتم
صداش گرفته بود سرش هم انداخته بود پایین
سرشو با دستام قاب کردم و اوردم بالا
گونه هاش خیس بود
خیلی ناراحت شدم
فورا بو*سیدمش
+اشکال نداره ت بخاطر من این من کردی
/ی بار ب کمک کوک نیاز داشتم ولی جوری رفتار کرد ک انگار.... منو.... نمیشناسه
نشستم رو زمین و بقلش کردم سرشو گذاشتم رو سینم و موهاشو ناز می کردم
+می دونی جیمین بعضی از دوستا همینن مث دوستای خیلی قدیمم
یهو گوشیم زنگ خورد
دایون بود
چی کار داره!
+الو
:ات ی خیر فوری بهمون رسیده
+باز چ شده؟
: سوادا و لیا رو گرفتن
+چیییی؟!
/چی شده
: الان اونا رفتن
+کیاااااا
: باند سرخ
+پووووف فک کردم بی تی اس گرفتشون
:اونا ضعیف نیستن
+باع ما خودمون ی بار انبار اصلاحشون رو خالی کردیم هنوز هم نفهمیدن
:ولی این دفه فرق داره ی قول تشن دارن
+ اوففف باشه جیمین یروبرو اماده شو
/برا عملیات
+عاره
:اوووو با جیمین دیشب چی کار کردید؟😈
+عععع بیشور خفه شووووو
ادمین ویو
بعد 20 مین اماده شدن و رانندگی بلخره رسیدن ی توضیح بدم خب ببنید عموی ات بای زنی ازدواج کرده ک زن دومش می شه از بس دیوونه بوده زن اولش ولش کرده ملی این زن دومیه هم روانیه حالا اینا ب کنار پسر این عموهه رییس باند سرخ هست
وقتی ات اینا رسیدن سوادا و لیا رو ب صندلی بسته بودن و دستاشون کلی زخم شده بود
پسر عموعه:اوووو ات جونم ی دوست پسر داره؟
ات اسلحشو سریع در اورد و رو ب اون پسره نشونه رف
ات ویو
/من.... متاسفانم ات متاسفم ک بهت نگفتم
صداش گرفته بود سرش هم انداخته بود پایین
سرشو با دستام قاب کردم و اوردم بالا
گونه هاش خیس بود
خیلی ناراحت شدم
فورا بو*سیدمش
+اشکال نداره ت بخاطر من این من کردی
/ی بار ب کمک کوک نیاز داشتم ولی جوری رفتار کرد ک انگار.... منو.... نمیشناسه
نشستم رو زمین و بقلش کردم سرشو گذاشتم رو سینم و موهاشو ناز می کردم
+می دونی جیمین بعضی از دوستا همینن مث دوستای خیلی قدیمم
یهو گوشیم زنگ خورد
دایون بود
چی کار داره!
+الو
:ات ی خیر فوری بهمون رسیده
+باز چ شده؟
: سوادا و لیا رو گرفتن
+چیییی؟!
/چی شده
: الان اونا رفتن
+کیاااااا
: باند سرخ
+پووووف فک کردم بی تی اس گرفتشون
:اونا ضعیف نیستن
+باع ما خودمون ی بار انبار اصلاحشون رو خالی کردیم هنوز هم نفهمیدن
:ولی این دفه فرق داره ی قول تشن دارن
+ اوففف باشه جیمین یروبرو اماده شو
/برا عملیات
+عاره
:اوووو با جیمین دیشب چی کار کردید؟😈
+عععع بیشور خفه شووووو
ادمین ویو
بعد 20 مین اماده شدن و رانندگی بلخره رسیدن ی توضیح بدم خب ببنید عموی ات بای زنی ازدواج کرده ک زن دومش می شه از بس دیوونه بوده زن اولش ولش کرده ملی این زن دومیه هم روانیه حالا اینا ب کنار پسر این عموهه رییس باند سرخ هست
وقتی ات اینا رسیدن سوادا و لیا رو ب صندلی بسته بودن و دستاشون کلی زخم شده بود
پسر عموعه:اوووو ات جونم ی دوست پسر داره؟
ات اسلحشو سریع در اورد و رو ب اون پسره نشونه رف
- ۴.۲k
- ۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط