عشق ب پایا پارت

عشق بے پایاט ( پارت ۳)
از زبون تهیونگ: گروه بی تی اس سر کل کل‌های کوچولو و چیزهای بیخودی داشت از هم میپاشید. رفتیم برای کنسرت. اونجا یه دختری رو دیدم که چهرش خیلی مهربون بود و خیلی زیبا بود. بعد از کنسرت خواستم برم پیشش که رفت. خیلی ناراحت شدم و خیلی بد خورد تو ذوقم. ولی یه حسی بهم میگفت که حتما میبینمش. شب رو با یاد اون خوابیدم. فردا داشتیم میرفتیم یه جایی که از دست طرفدارا مجبور شدیم بریم توی یه کوچه که اونجا ....... ببخشید این پارت خیلی کوتاه بود ولی اگه کامنت‌ها بگن که خوب بوده پارت بعدی رو سریعتر و طولانی تر میزارم. لطفا دانبال کنین
دیدگاه ها (۰)

سناریو رو ادامه بدم؟

عشق بے پایاט (پارت ۲)بعدش فهمیدم که ساعت ۴ و نیمه و هنوز حاض...

عشق بے پایاט سلام. این اولین باره که داستان مینویسم. اگه بد ...

بیب من برمیگردمپارت : 60( جونگکوک)پس اون دختری که رفت بغل ای...

~حقیقت پنهان~

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط