پرنده با چشمای پر از عشق گفت

پرنده با چشمای پر از عشق گفت:
" اگه بیام کنار برکه‌ای که تو توش زندگی می‌کنی یه لونه بسازم چی؟
اگه تو هرجا بری،منم دنبالت بیام چی؟فرقی نداره،برکه باشه،رودخونه،دریا یا اقیانوس..
اگه توی همون آبی که تو زندگی می‌کنی پر بزنم،بخورم،حموم کنم،این ینی عاشق ترین حالت ممکن نه؟
حتی اگه یه روزی بری توی یه تنگ کوچیک،بذار منم توی همون قفس باشم،فقط نزدیکت باشم..
من فقط می‌خوام لبخندتو ببینم،یواشکی یه بوس بگیرم،و تا آخر عمر کنار تو باشم..
فقط بمون..چون اگه واقعا منو دوس داری،من هر راهی رو میرم که بهت برسم."

ماهی با یه لبخند آروم جواب داد:
" عزیزدلم عشق قرار نیست قفسمون کنه،یا مجبورمون کنه خودمون نباشیم.
تو واسه آسمونی،باید با باد برقصی،افق رو دنبال کنی.
منم مال آبم باید با موجا بازی کنم،همون‌جا نفس بکشم که بهم تعلق داره.
عشق واقعی اگه واقعی باشه،نباید درد بیاره..
نباید از تو بخوام توی آب خفه شی یا از من بخواد زیر آفتاب خشک شم.
نذاریم همدیگه رو محدود کنیم..بذار آزاد باشیم.
چه عشقیه که تو رو ببینم توی دنیای من داری نفس‌نفس می‌زنی؟
یا خودم رو ببینم که توی دنیای تو آروم آروم دارم می‌میرم؟
و ماهی،زندگی رو انتخاب کرد."




رفت سالی که جز وبال نبود
عمر بود این که رفت، سال نبود
-ملک‌الشعرابهار




۱۴۰۴۰۱۲۳
دیدگاه ها (۱)

دیشب تو سریال پایتخت پخش شد؛ محوش شدم. ✨️

▪︎تن می‌زنی از تسلیمبه امید ادامه می‌دهیاثر انگشت هر فاجعه ر...

اسم این بی‌کلام "تر‌وما" ئه و واقعا نوازندش با نوتای غمگین پ...

و ناگهان شگفت‌زده می‌شویم از این که درمی‌یابیم قطعه‌ای سیاه ...

گرچه دل کوچکت غمِ بسیار دارد،اما تو با غم هم زیبایی...💫#ستار...

راه جدید رو برو

#سناریو وقتی داری تو اشپزخونه اهنگ نرو مریم رو میخونی واکنشش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط