دختر کوچولوی احمق قصه
دختر کوچولوی احمق قصه
رف زیر تختش قایم شد!
میخواس بمیره...
دو ساعت گذش
سه ساعت
پنج ساعت
کسی یادش نیفتاد...
فرداش زیر تخت اتاقش پیداش کردن
چیزی ازش نمونده بود جز همون یه قطره اشک رویه گونه هاش!
#این_دختر_قراره_من_باشم:))
#melika
رف زیر تختش قایم شد!
میخواس بمیره...
دو ساعت گذش
سه ساعت
پنج ساعت
کسی یادش نیفتاد...
فرداش زیر تخت اتاقش پیداش کردن
چیزی ازش نمونده بود جز همون یه قطره اشک رویه گونه هاش!
#این_دختر_قراره_من_باشم:))
#melika
۱.۱k
۱۶ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.