فیک تهیونگ پارت 12
فیک تهیونگ پارت 12
تهیونگ، که دیدم سوهی یعنی دختر لیا و برادر زاده ی من با تفنگ کشته شده و رفتم سمتش تفنگو همین تو دستم گرفتم بازم شوگا اومد
که فهمیدم سوهی بچه ی شوگا هس یعنی وقتی بابام مامانم و با لیا رو فروخت درواقع به شوگا فروخته بود و لیا و شوگا عاشق هم شدن و ازدواج کردن و دختره بچه به اسم سوهی به دنیا آورد لیا که یکی کشتش وبعد بازم شوگا فکرد من سوهی رو کشتم از اون روز به بعد بزرگ ترین دشمنم شد
از زبان آدمین
همه با دهن باز تمام این مدت به حرف های تهیونگ گوش میدادن که شوگا گفت
شوگا، مدرکی هم داری که نشون بده تو قاتل اونا نبودی
تهیونگ، آره این پرونده هارو ببین با این ویدئو رو
شوگا ویدیو هارو دید و شروع کرد به گریه کردن
شوگا، تهیونگ من من هق واقعا متعسفم تمام این هق مدت ازت کینه هق داشتم اما الان هق من و ببخش قول هق میدم باهم قاتلشونو هق پیدا کنیم باشه
تهیونگ، باشه برادر... و همدیگرو بغل کردن
سوهی، بابا پس به خاطر همین اسم من و سوهی گذاشتی؟
تهیونگ، آره عزیزم
5 ماه بعد
تو این 5 ماه رابطه ی شوگا و تهیونگ به شدت خوب شده بود و هوای همو داشتن همه باهم خوب بودن امشب ی جشن بود که جک یعنی دوست تهیونگ ترتیب داده بود و تمام مافیا ها اونجا بودن همه حاضر شدن و رفتن سمت عمارت جک وقتی رسیدن و رفتن داخل نشستن و بعد 5 دقیقه جک اومد پیششون
جک، سلام ببخشید دیر کردم
تهیونگ، ایرادی نداره🙂
جک، تهیونگ برات ی سوپرایز دارم
تهیونگ، واقعا چه سوپ رایزی
جک، خودت میبینی
تهیونگ خبر نداشت که جک چه سورپرایزی داره اگه واقعا اون شب همه اونجا نبودن الان یکی از خاندان کیم نمرده مرده بود؟
بعضی وقتا دشمنت جلوی چشمات هس اما تو اونقدر بهش اعتماد داری که نمیفهمی و از پشت بهت ضربه ی بدی میزنه که تا امر داری فراموش نمیکنیش
خوبببب بچه ها این پارت و پارت قبلی چطور بود؟ لطفا تو کامنتا بگین
پارت بعد و فردا شب میزارم فعلا دوستون دارمممممم 💗💗💜💗💜💗💚
تهیونگ، که دیدم سوهی یعنی دختر لیا و برادر زاده ی من با تفنگ کشته شده و رفتم سمتش تفنگو همین تو دستم گرفتم بازم شوگا اومد
که فهمیدم سوهی بچه ی شوگا هس یعنی وقتی بابام مامانم و با لیا رو فروخت درواقع به شوگا فروخته بود و لیا و شوگا عاشق هم شدن و ازدواج کردن و دختره بچه به اسم سوهی به دنیا آورد لیا که یکی کشتش وبعد بازم شوگا فکرد من سوهی رو کشتم از اون روز به بعد بزرگ ترین دشمنم شد
از زبان آدمین
همه با دهن باز تمام این مدت به حرف های تهیونگ گوش میدادن که شوگا گفت
شوگا، مدرکی هم داری که نشون بده تو قاتل اونا نبودی
تهیونگ، آره این پرونده هارو ببین با این ویدئو رو
شوگا ویدیو هارو دید و شروع کرد به گریه کردن
شوگا، تهیونگ من من هق واقعا متعسفم تمام این هق مدت ازت کینه هق داشتم اما الان هق من و ببخش قول هق میدم باهم قاتلشونو هق پیدا کنیم باشه
تهیونگ، باشه برادر... و همدیگرو بغل کردن
سوهی، بابا پس به خاطر همین اسم من و سوهی گذاشتی؟
تهیونگ، آره عزیزم
5 ماه بعد
تو این 5 ماه رابطه ی شوگا و تهیونگ به شدت خوب شده بود و هوای همو داشتن همه باهم خوب بودن امشب ی جشن بود که جک یعنی دوست تهیونگ ترتیب داده بود و تمام مافیا ها اونجا بودن همه حاضر شدن و رفتن سمت عمارت جک وقتی رسیدن و رفتن داخل نشستن و بعد 5 دقیقه جک اومد پیششون
جک، سلام ببخشید دیر کردم
تهیونگ، ایرادی نداره🙂
جک، تهیونگ برات ی سوپرایز دارم
تهیونگ، واقعا چه سوپ رایزی
جک، خودت میبینی
تهیونگ خبر نداشت که جک چه سورپرایزی داره اگه واقعا اون شب همه اونجا نبودن الان یکی از خاندان کیم نمرده مرده بود؟
بعضی وقتا دشمنت جلوی چشمات هس اما تو اونقدر بهش اعتماد داری که نمیفهمی و از پشت بهت ضربه ی بدی میزنه که تا امر داری فراموش نمیکنیش
خوبببب بچه ها این پارت و پارت قبلی چطور بود؟ لطفا تو کامنتا بگین
پارت بعد و فردا شب میزارم فعلا دوستون دارمممممم 💗💗💜💗💜💗💚
۲۳.۹k
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.