پارت۸
پارت۸
جونگسو از کلاس رفت بیرون مطمعنم به همه میگه بعد از چند دقیقه رفتم بیرون تشنم بود وقتی رفتم بیرون همه یه جوری نگام میکردن تو گوش هم پچ پچ می کردن رفتم آبمو خوردم رفتم کلاس استاد نداشتیم چون چند دقیقه دیگه پدرو مادرا میومدن منم نشستم توی حیاط با جولیا سرم تو گوشی بود که کسی صدام کرد صداش آشنا بود اون بابام بود پاشدم نگاش کردم درست گفتم بابام بود رفتم بغلش کردم
بابا :خوبی
ا/ت: ممنون تو خوبی؟ مامان خوبی ؟
بابا :ا/ت یه چیزی می گم اعصبانی نشیو
ا/ت: چیشده (با صورت سوالی )
بابا :پسرا هم اومدن
ا/ت: اوه باشه
مامان: مشکلی نداری کسی بفهمه
ا/ت: نه دیگه همه میدونن
مامان: چجوری( با تعجب)
ا/ت: خودم گفتم
بابا: آهان
که همون موقع پسرا اومدن تیپ خفنی زده بودن لعنتیا رفتم بغلشون کردم
ا_ت :سلام
پسرا :سلام
ا/ت :جولیا(باداد)
جولیا: چته
جولیا: تا پسرارو دید پرید بغل تهیونگ
ا/ت: باشه دیگه ولش کن لهش کردی
جولیا: نمی خوام (یه نیش گون ازش گرفتم که اومد پایین )
جونگسو: اومد طرفمون
جونگسو: این همونان
ا/ت: آره
جونگسو: شما مافیایید ؟
پسرا: یه نگاه به من کردن
جین: بهش گفتی
ا/ت: آره
پسرا :آره
جونگسو: یا خدا من دیگه گوه بخورم بی ادبی بهت کنم ات
ا/ت :مگه کردی؟
جونگسو: نه گوه بخورم
خندیدم که ترسیده
ا/ت: باهات کاری ندارم ولی اگه کاری بهم داشته باشی کشتمت
جونگسو :نه غلط بکنم
ا/ت: شوخی کردم، چرا باید بکشمت(باخنده)
جونگسو :واقعا
ا/ت: آره
شرت ۲۰ لایک
۵۰ تا فالور
جونگسو از کلاس رفت بیرون مطمعنم به همه میگه بعد از چند دقیقه رفتم بیرون تشنم بود وقتی رفتم بیرون همه یه جوری نگام میکردن تو گوش هم پچ پچ می کردن رفتم آبمو خوردم رفتم کلاس استاد نداشتیم چون چند دقیقه دیگه پدرو مادرا میومدن منم نشستم توی حیاط با جولیا سرم تو گوشی بود که کسی صدام کرد صداش آشنا بود اون بابام بود پاشدم نگاش کردم درست گفتم بابام بود رفتم بغلش کردم
بابا :خوبی
ا/ت: ممنون تو خوبی؟ مامان خوبی ؟
بابا :ا/ت یه چیزی می گم اعصبانی نشیو
ا/ت: چیشده (با صورت سوالی )
بابا :پسرا هم اومدن
ا/ت: اوه باشه
مامان: مشکلی نداری کسی بفهمه
ا/ت: نه دیگه همه میدونن
مامان: چجوری( با تعجب)
ا/ت: خودم گفتم
بابا: آهان
که همون موقع پسرا اومدن تیپ خفنی زده بودن لعنتیا رفتم بغلشون کردم
ا_ت :سلام
پسرا :سلام
ا/ت :جولیا(باداد)
جولیا: چته
جولیا: تا پسرارو دید پرید بغل تهیونگ
ا/ت: باشه دیگه ولش کن لهش کردی
جولیا: نمی خوام (یه نیش گون ازش گرفتم که اومد پایین )
جونگسو: اومد طرفمون
جونگسو: این همونان
ا/ت: آره
جونگسو: شما مافیایید ؟
پسرا: یه نگاه به من کردن
جین: بهش گفتی
ا/ت: آره
پسرا :آره
جونگسو: یا خدا من دیگه گوه بخورم بی ادبی بهت کنم ات
ا/ت :مگه کردی؟
جونگسو: نه گوه بخورم
خندیدم که ترسیده
ا/ت: باهات کاری ندارم ولی اگه کاری بهم داشته باشی کشتمت
جونگسو :نه غلط بکنم
ا/ت: شوخی کردم، چرا باید بکشمت(باخنده)
جونگسو :واقعا
ا/ت: آره
شرت ۲۰ لایک
۵۰ تا فالور
۲.۴k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.