part

part 8
خوب یوروبون
پیج بلاک بود 🔪🗿
ولی من میترسیدم عان کنید
عان نکردید که هیچ فالوورا بیشترم شد
کومایوووو :) 🤍🍩
بریم سر فیک

که یهو ....
جیمین : بچه ها اون دو نفر کجا رفتن ؟!

هایون : خب معلومه دیگه رفتن ببوسند همو :)

همون لحظه با خودم فکر کردم
نه.......نه........نمیزارم
من نمیزارم باهم باشن
هیچوقت ...
پاشدم دنبالشون گشتم
از در رفتم بیرون
و همه با تعجب بهم نگاه میکردن
رفتم بیرون و هرچی تو راهرو گشتم نبودن کجان اخ ؟؟؟!!!
میخواستم زنگ بزنم که یهو ...
یه صدایی اومد صدای بوس کردن بود ...
(ازهمون صدا ها ماچ )
از دستشویی میومد
رفتم نزدیک کی بود
در دستشویی نیمه باز بود و رفتم نزدیک ک دیدم کوک و یوری بودن
داشتن همو می‌بوسیدن که
تا دیدمشون یجوری شدم انگار قلبم شکست
چشمام پر از اشک شد
که یهو یوری با تعجب بهم نگاه کرد

یوری : ا.ت ... ت. اینجا چیکار میکنی هااا

همون لحظه کوک برگشت نگام کرد و هول شد

کوک : هوممم ا.ت وایسا برات توضیح میدم وایسا

گوش ندادم و سریع دویدم
کوک با صدای بلند

کوک : ا.تتتتت وایسااااا ( بلند )

ا.ت : عوضییی ( صدای بلند )

داشتم میرفتم که یهو یکی دستمو گرفت و محکم‌منو بغل کرد
کی بود ؟!
ت....ت...تهیونگ ب...بود !
چرا منو بغل کرده
باتعجب بهش زول زده بودم و داشتم گریه میکردم

تهیونگ : چاگیا ... چرا گریه میکنی

ا.ت : خ...خو....بببب مم...

جیمین : یاااااااا
شما قرار میزارید
از کی تاحالا

تهیونگ : خوب خیلی وقت نیس می‌خواستیم امروز بگیم مگه نه چاگیا ( با لبخند )

میخواستم بگم‌نه که یوری و دیدم و کوک که داشتن از شدت فشاری شدن جر میخوردن

ا.ت : خوب ...

کوک : یاااااا
چرا به من نگفتی ا.تا

ا.ت : خو.. ب مم...ممننن

تهیونگ : چون خجالت می‌کشید منم بهش گفتم امروز روز خوبیه که بهشون بگیم مگه نه

یه نگاه بهش انداختم با تعجب

ا.ت : چیکار داری میکنی؟!
( باصدای خیلی آروم )

تهیونگ : لطفا ... بعدا بهت میگم اوکی ( با صدای آروم )

من سرمو تکون دادم
خب تهیونگ هیچوقت اشتباه نمیکنه

ا.ت : آره مونده بودم کِی بگم

تهیونگ با خنده گفت

تهیونگ : آره
خوب حالا که فهمیدید خوبه

یوری داشت از شدت فشاری شدن
قرمز میشد

تهیونگ : یوبو ....
فک کنم گشنته نه هوممم ( با ترز جوری که بگو آره میدونید که منظورم چیه )

ا.ت : ا...ار...آره

تهیونگ : بریم تو ماشین
برات یه چیزی بخرم

دستمو کشید و منو برد
خوب نشستم دستمو محکم از تو دستش کشیدم

ا.ت : توضیح بده اونجا چیشد ؟!

تهیونگ : خوب .... ببین ....من
...
شرطا 🌨🔪
چون ۳۵ تا فالو جمع کردم یکی یا دوتا خوبه

۲۰ تا کامنت و ۲۰ لایک 🤍🤍
تنکسسس
بچه ها همین الان که گزاشتم فالورا رسید
دیدگاه ها (۸۲)

این دوتااااا🤍🥂

part 8یاااااابچه هاا🔪🗿لایکارو کامل نکردید ولی چون تا الان مو...

قلبم : )💫💕بچه ها اینا هیترن هی به بی تی اس میگن گی و لز و به...

پسرم 💫

"سرنوشت "p,28..ویو کوک *.با این حرفم جیهوپ اومد بغلم کرد ......

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط