خدا کند که مرا ناگهان رها نکنی

......
خــدا کند که مــرا ناگهان رهـا نکنی
بمان که قلب مرا از خودم جدا نکنی

من از نگاه حسودان شهر می ترسم
به اسم کوچکم اینجا مرا صدا نکنی

و من تو را به دلم قول داده ام لطفا
بمان که حرف مرا پیش دل دو تا نکنی

از این زمین فقط اینجا براے من امن است
بـه نـام عـشـق در ایـن شهـر کودتا نکنی

گمان کنم که قراراست ما به هم برسیم
اگــــر معامله اے تـــازه بـا خــدا نکنی....
دیدگاه ها (۳)

.......لبهای غزلخوان تو را بوسه زنم سختمدهوش نفسهای تو این ع...

.......ناز کمتر کن، که من اهل تمنّا نیستمزنده با عشقم، اسیر ...

......باز امشب از خیال تو غوغاست در دلمآشوب عشق آن قد و بالا...

.....بغلم کردن و هی ناز کشیدن...ممنوع!دست دور کمرم حلقه...اک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط