فرشته کوچولو من
فرشته کوچولو من
پارت ۹۵
[ویو هارین]
تنها کسی که همیشه با من رو راست بود کیم بود
عشق دورغین جونگ کوک هم بهم ثابت شد
تهیونگ: ته مون اون درصدی که از شرکت خواستی برات زده شد
دستم من گرفت حرکت کرد به سمت بیرون که
یهو ایستاد
نگام کرد
تهیونگ: کسی دست روت بلند کرد
با سر گفتم آره
که اسلحه داد دستم
تهیونگ: هر کدوم بزنش
بدون درنگ نزدیک مردی شدم که بهم سیلی زد
و گفتم
هارین: با اذیت کردن من بزرگ ترین اشتباه کردی
و یک تیر داخل مغزش زدم
نگام به ته مون دادم
هارین: تو هم اذیت کردیا تو هم بزنم
خندید گفت
ته مون: دختر از بچگی اینقدر شیطون بودی فقط برو....
با پوزخند به جونگ کوک نگاه کرد گفت
ته مون: هارین به لطف من... فهمیدی عشق دروغه
با نیشخند نگاهش کردم
هارین: درسته.... به داداشم میگم از درصد سهم منم برات بزنه فعلا بای
برای آخرین بار به جونگ کوک نگاه کردم
تو نگاهم فقط سردی و درد بود
به هاجون نگاه کردم و گفتم
هارین: پیر مرد جذاب مراقب خودت باش
و همراه کیم از ساختمون خارج شدم
سوار ماشین شدیم
کیم بغل دستم نشسته بود
تهیونگ: مجبور شدم بهت ثابت کنم جئون آدم خوبی نیست
پارت ۹۵
[ویو هارین]
تنها کسی که همیشه با من رو راست بود کیم بود
عشق دورغین جونگ کوک هم بهم ثابت شد
تهیونگ: ته مون اون درصدی که از شرکت خواستی برات زده شد
دستم من گرفت حرکت کرد به سمت بیرون که
یهو ایستاد
نگام کرد
تهیونگ: کسی دست روت بلند کرد
با سر گفتم آره
که اسلحه داد دستم
تهیونگ: هر کدوم بزنش
بدون درنگ نزدیک مردی شدم که بهم سیلی زد
و گفتم
هارین: با اذیت کردن من بزرگ ترین اشتباه کردی
و یک تیر داخل مغزش زدم
نگام به ته مون دادم
هارین: تو هم اذیت کردیا تو هم بزنم
خندید گفت
ته مون: دختر از بچگی اینقدر شیطون بودی فقط برو....
با پوزخند به جونگ کوک نگاه کرد گفت
ته مون: هارین به لطف من... فهمیدی عشق دروغه
با نیشخند نگاهش کردم
هارین: درسته.... به داداشم میگم از درصد سهم منم برات بزنه فعلا بای
برای آخرین بار به جونگ کوک نگاه کردم
تو نگاهم فقط سردی و درد بود
به هاجون نگاه کردم و گفتم
هارین: پیر مرد جذاب مراقب خودت باش
و همراه کیم از ساختمون خارج شدم
سوار ماشین شدیم
کیم بغل دستم نشسته بود
تهیونگ: مجبور شدم بهت ثابت کنم جئون آدم خوبی نیست
- ۸.۱k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط