یک روز از خواب بیدار می شوی نگاهی به تقویم می اندازی

یک روز از خواب بیدار می شوی نگاهی به تقویم می اندازی
نگاهی به ساعتت
و نگاهی به خود خودت در آینه
و می بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست
لباسهای اتو کشیده غبارگرفته مهمانی ات را از کمد بیرون می آوری
گران ترین عطرت را از جعبه بیرون می آوری و به سر و روی خودت می پاشی
ته مانده حساب بانکی ات را می تکانی و خرج خودت می کنی
یک روز از خواب بیدار می شوی
و به کسی که دوستت دارد بدون دلهره و قاطعانه میگویی
صبح بخیر عزیزم وقت کم است لطفا مرا بیشتر دوست بدار
یک روز یکی از همین روزها وقتی از خواب بیدار می شوی متوجه می شوی
بدترین بدهکاری بدهکاری به قلب مهربان خودت هست
و هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست !

#ناشناس
دیدگاه ها (۶)

ما زن ها ... چرخ و فلکی از چرا ها سواریم ! چرا رفت ؟! ...

میگویند: مادر را ببین ؛ دختر را بگیر!! ولی ،من میگویم:دختر ر...

دیگر به همه چیز شکـــ کرده امـــمی گویند : آب نطلبیده ، مُــ...

جای خالی بعضی چیزا هیچ وقت پر کردنی نیست ... همیشه از یه گوش...

رمان جیمین

black flower(p,268)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط