تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من چه جنونی چه ...

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من /چه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟ یا نگاه تو که پر عصمت و ناز/ بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست /دردم این نیست ولی /دردم این است که من بی تو دگر/از جهان دورم و بی خویشتنم

پوپکم ! آهوکم!

تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
دیدگاه ها (۱)

ﺑﺮﺍﮮ ﺩﻝ ﺧـــﻮﺩﻡ ﻣﮯ ﻧﻮﯾﺴﻢ ‌..ﺑﺮﺍﮮ ﺩﻟﺘﻨﮕــﮯ ﻫﺎﯾــﻢ.‌.. ﺑﺮﺍﮮ ﺩﻏ...

گر چه تمام بودنم ، گمشده در نبودنتغرق محال می شوم ، خام  دوب...

نک ناز زمن و نیاز از عشق /قبله منم و نماز از عشق/از لاله نما...

روسری فهمیده دارد صبر من سر می رودنم نم و بــا نــاز هی دارد...

اونجا که مهدی اخوان ثالث میگه:دردم این است که من بی‌ تو دگرا...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط