پارت 6
پارت 6
از زبان رادمی
که یهو نام را اومد.....
اونارو دید و ازشون عکس گرفت داخل اینستا پست کرد و زیر پستش نوشت ا/ت داره به جیمین توهین میکنه....
سوجین اون پست رو دید پیج نام را رو مسدود کرد و پست نام را پاک شد که جیمین و ا/ت نبینن که سوجین رفت عمارت و نام را رو از خونه بیرون کرد و نام را رفت داخل یه هتل ولی نرفت امریکا خونه خودش مونده بود کره تا جیمین و ا/ت رو از هم جدا کنه......
تا اینکه جیمین از خواب بیدار شد سوجین همه چیو براش تعریف کرد و وقتی که ا/ت بیدار شد جیمین به ا/ت گفت که نام را رفته ا/ت با خوشحالی پرید بغل جیمین و جیمین رو بوسید....
+ددی یعنی دیگه نام را نمیاد اینجا(از این خوشحال بود که دیگه به جیمینش نزدیک نمیشه)
-نه بیب دیگه نمیاد اینجا
+اخ جونننننن
-خب تو برو حاضر شو بریم برات خرید کنم
+باشه ددی
از زبان رادمی
ا/ت حاضر شد و با جیمین رفتن بیرون خرید کنن سوجین هم رفته بود خونه دوستش بمونه برای چند ماهی بعد که خرید ا/ت و جیمین تموم شد رفتن کافه تا یه چیزی بخورن بعدش رفتن عمارت شب بود که جیمین و ا/ت رسیدم عمارت و همونجوری با همون لباسا پرت شدن رو تخت خوابیدن خیلی خسته بودن....
یکم بعد ساعت 3 شب بود جیمین پاشد بره آب بخوره که دید ا/ت خیلی ناز و کیوت خوابیده و جیمین لبای ا/ت رو بوسید و ا/ت بیدار شد و گفت...
+ددی بیداری چرا نخوابیدی؟
-پاشدم اب بخورم که لبای تو نزاشت
+اها خب الان بخواب دیگه
-باشه میخوام تو بخواب من برم پایین الان میام
+باشه
از زبان رادمی
جیمین داخل عمارت استخر داشت بعد اینکه جیمین رفت پایین اب بخوره رفت پیش ا/ت خوابید و ا/ت بیدار شد که بره لباسایی که داخل استخر رو گزاشته بود رو برداره افتاد توی اب و داد زد ا/ت شنا بلد نبود......
+جیمیننننننننننننن کمک
-چخبره این صدای ا/ته!
+جیمینننننننن
-اره صدای ا/ته بله بله اومدم
از زبان رادمی
جیمین رفت استخر دید ا/ت داره خفه میشه تو اب و جیمین پرید تو اب ا/ت رو اورد بیرون از اب و جیمین به ا/ت گفت.....
پارت 7 ادامش:)🇰🇷
از زبان رادمی
که یهو نام را اومد.....
اونارو دید و ازشون عکس گرفت داخل اینستا پست کرد و زیر پستش نوشت ا/ت داره به جیمین توهین میکنه....
سوجین اون پست رو دید پیج نام را رو مسدود کرد و پست نام را پاک شد که جیمین و ا/ت نبینن که سوجین رفت عمارت و نام را رو از خونه بیرون کرد و نام را رفت داخل یه هتل ولی نرفت امریکا خونه خودش مونده بود کره تا جیمین و ا/ت رو از هم جدا کنه......
تا اینکه جیمین از خواب بیدار شد سوجین همه چیو براش تعریف کرد و وقتی که ا/ت بیدار شد جیمین به ا/ت گفت که نام را رفته ا/ت با خوشحالی پرید بغل جیمین و جیمین رو بوسید....
+ددی یعنی دیگه نام را نمیاد اینجا(از این خوشحال بود که دیگه به جیمینش نزدیک نمیشه)
-نه بیب دیگه نمیاد اینجا
+اخ جونننننن
-خب تو برو حاضر شو بریم برات خرید کنم
+باشه ددی
از زبان رادمی
ا/ت حاضر شد و با جیمین رفتن بیرون خرید کنن سوجین هم رفته بود خونه دوستش بمونه برای چند ماهی بعد که خرید ا/ت و جیمین تموم شد رفتن کافه تا یه چیزی بخورن بعدش رفتن عمارت شب بود که جیمین و ا/ت رسیدم عمارت و همونجوری با همون لباسا پرت شدن رو تخت خوابیدن خیلی خسته بودن....
یکم بعد ساعت 3 شب بود جیمین پاشد بره آب بخوره که دید ا/ت خیلی ناز و کیوت خوابیده و جیمین لبای ا/ت رو بوسید و ا/ت بیدار شد و گفت...
+ددی بیداری چرا نخوابیدی؟
-پاشدم اب بخورم که لبای تو نزاشت
+اها خب الان بخواب دیگه
-باشه میخوام تو بخواب من برم پایین الان میام
+باشه
از زبان رادمی
جیمین داخل عمارت استخر داشت بعد اینکه جیمین رفت پایین اب بخوره رفت پیش ا/ت خوابید و ا/ت بیدار شد که بره لباسایی که داخل استخر رو گزاشته بود رو برداره افتاد توی اب و داد زد ا/ت شنا بلد نبود......
+جیمیننننننننننننن کمک
-چخبره این صدای ا/ته!
+جیمینننننننن
-اره صدای ا/ته بله بله اومدم
از زبان رادمی
جیمین رفت استخر دید ا/ت داره خفه میشه تو اب و جیمین پرید تو اب ا/ت رو اورد بیرون از اب و جیمین به ا/ت گفت.....
پارت 7 ادامش:)🇰🇷
۱۳.۷k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.