پارت 7

پارت 7
از زبان رادمی
و جیمین به این/ت گفت.....
-تو اونجا چیکار میکردی ا/ت
+رفتم لباسامو بردارم
-خب میگفتی من برات بیارم
+خواب بودی نخواستم بیدارت کنم
-اشکالی نداره حالا بگو حالت چطوره خوبی
+خوبم فقط سردمه
-بیا بریم لباساتو عوض کن
+باشه
از زبان رادمی
ا/ت رفت لباسش رو عوض کرد و رفت روی تخت با جیمین خوابید و صبح شد رفتن صبحانه بخورن و صبحانه شونو که خوردن رفتن جنگل یکم بگردن....
+ددی اینجا خیلی قشنگه
-اره بیب منم اینجا رو خیلی دوست دارم
+حق داری چون خیلی قشنگه
از زبان رادمی
بعد از جنگل جیمین ا/ت رو گزاشت عمارت و خودش رفت بیرون برای جیمین یه کاری پیش اومده بود....
دوست جیمین یعنی شوگا بهش زنگ زد و گفت بیا پیشم حالم خوب نیست و ا/ت مونده عمارت منتظر جیمین.... بعد اینکه جیمین اومد عمارت ا/ت بغلش کرد و گفت.....
+حالم دوستت چطوره خوبه؟
-اره اره خوبه فردا میاد اینجا میمونه برای چند روزی
+باشه مشکلی ندارم با این موضوع
-خوبه پس من برم یکم رو تخت استراحت کنم تو هم برو دوش بگیر
+باش پس منم برم دوش بگیرم
از زبان رادمی
ا/ت دوش گرفت و رفت لباس پوشید و پیش جیمین خوابید فردا شد و شوگا اومد.....
سوجین دیگه پیش دوستش ماندگاری شد و سوجین از داستان رفت بیرون....
علامت نام را~
علامت ا/ت+
علامت جیمین-
علامت شوگا×
جیمین درو باز کرد و شوگا اومد داخل جیمین به شوگا یه اتاق داد و شوگا رفت داخل اتاقش بعد اینکه شوگا از اتاقش اومد بیرون چشمش خورد به ا/ت و رفت پیشش....
×سلام من شوگا هستم
+سلام منم ا/ت هستم
×چقدر خوشگلی فک کنم دوست جیمین باشی؟
+مرسی نه من دوست دختر جیمینم
×اها خوشبختم
+همچنین
از زبان رادمی
شوگا ا/ت رو دید ازش خوشش اومد و یجوری می خواست جیمین رو از ا/ت جدا نگه داره بعد یادش اومد که جیمین یه دوست داشت به اسم نام را و شوگا اونو میشناخت و شوگا زنگ زد به نام را و نام را گوشی رو جواب داد و گفت....

پارت 8 ادامش:)🇰🇷