مکاشفه

مکاشفه:

دیدم مردی با عبا و کلاه کیپا(کلاه یهودیان) مرا ندا داد،سمتش رفتم و گفت می دانی در درگاه خانه ات گنجی است!؟ بیا تا من آن را در بیارم و نیمی از ان را به تو دهم گفتم محال است گفت بیا تا نشانت دهم با اون به راه افتادم در مسیر هر آنچه دیدم دارای یک چشم بود از درخت دیوار خانه ها تا سنگ و تیر برق و حتی سطل زباله ها...همه دارای یک چشم که ما را نگاه می کردند که من بسیار متعجب بودم تا اینکه به درگاه خانه ام رسیدم دیدم جلوی درب خانه ام و سراسر خیابان را آسفالت نو کرده اند دیدم آن شخص که معلوم بود یهودی است کلنگی از زیر عبای خود در آورد و جلو خانه و درب را با دو ضربه کندو اسفالت را با کلنگ بلند کردو دیدم زیر آسفالت گودالی است که از ان اب گل آلودی جاریست گفتم این آب چیست گفت سراسر این خیابان لوله ها ترکیده و اب،گل زیر اسفالت را شسته و گود کرده است وبزودی این خیابان بی اب می شود گفتم پس آن گنج وعده داده کجاست؟ گفت اب گنج را با خود برده است الا یک جعبه ی کوچک،گفتم خانه ام را ویران کردی و سرو صدا کردم،ان جعبه را داد گفت و سهم تو،جعبه را گشودم اما خالی بود

حتما این مکاشفه راجب جیره بندی اب یادتون باشه
دیدگاه ها (۰)

جنایات مثل آفتاب روز روشنه وای به حال سفیانی ملعون نشته داره...

جیره بندی اب گفتم حالا تماشاکنیدبزودی چیزی گفتم✅‼️ احتمال اع...

🔴 انتقام سخت🌕 صحنه های دلخراشی از قتل علویان سوریه توسط تحری...

امسال من عیدی نمی بینم چون امسال سال خون است نه عیدمگر اینکه...

مکاشفه:روزی میرسد که فقط دوساعت آب باشه نزدیک خواهیم دیددیدم...

مکاشفه:دیدم مردی با عبا و کلاه کیپا(کلاه یهودیان) مرا ندا دا...

چند پارتی (جونگ کوک و ات):part4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط