کارمندی بعد از دریافت حقوق سوار اتوبوس شلوغی شد تا به م

*کارمندی بعد از دریافت حقوق، سوار اتوبوس شلوغی شد تا به منزل برود در اتوبوس دزدی جیبش را زد.*

*هنگامی‌که راننده اتوبوس پول بلیط از او خواست دست به جیب برد و چیزی نیافت، پس از خجالت سرخ شد و به لکنت افتاد..!*

*راننده با تمسخر به او گفت:*
*حیا کن، خود را آدم مهم و باشخصیتی میدانی درحالی‌که پول بلیط را ندادی.*

*به غیرت دزد برخورد و به راننده گفت: کرایه استاد را من حساب میکنم!*

*مرد شریف با لبخند به دزد گفت: درود بر تو خداوند امثال شما را در این کشور زیاد کند و سپس مسافران شروع به ستایش دزد کرده و برایش دعا نمودند و دعایشان مستجاب شد!!*

*و از آن تاریخ دزدان بیشتر شدند و همچنان ما از آنان تشکر می‌کنیم  و آنان را می‌ستاییم .*

*و کماکان ما سوار اتوبوس هستیم و دزدان جیبمان را می‌زنند و ما شکرگزاریم.

طنز
دیدگاه ها (۴)

ڪاش مے شد در نمازم عشق را دعوت ڪنم ...ڪاش مے شد بهتر از آن ب...

چه سکوتِ سنگینی‌ست...نام دختری،از دفتر زندگی پاک می‌شود.زمین...

مأمور ناجا داره با صدای بلند فریاد می‌زنه که «سیل افغان‌ های...

🔻جرم دزدی هم به اتهامات ملی پوشان دوومیدانی اضافه شد / پرتاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط