چه سکوت سنگینیست

چه سکوتِ سنگینی‌ست...
نام دختری،
از دفتر زندگی پاک می‌شود.

زمین سردتر از همیشه است
و آسمان،
با چشمانی خیس،
به خشونتی عادت کرده
که دیگر حتی فریاد هم نمی‌زند.

و ما، با دل‌هایی پُر از بغض
و نگاهی پُر از داغ، پر از خشم،
فقط می‌نگریم...

چه زمانه‌ی تلخی‌ست...
که عشق به زندگی
با مرگ پاسخ می‌گیرد😢😔
دیدگاه ها (۷)

و اون قدیما همیشه علاجی برای هر دردی بود مثِ🌼روغنِ چرخ خیاطی...

هانیه بهبودی قهرمان مچ اندازی پس از کسب قهرمانی توسط شوهرش ب...

ڪاش مے شد در نمازم عشق را دعوت ڪنم ...ڪاش مے شد بهتر از آن ب...

*کارمندی بعد از دریافت حقوق، سوار اتوبوس شلوغی شد تا به منزل...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

وقتی بچتون رو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط