باید خیلی بگردیم انگار که دنبال یک سوزن در انبوهی از کاه شاید هم ...

📝
باید خیلی بگردیم. انگار که دنبالِ یک سوزن در انبوهی از کاه. شاید هم کمی بیشتر.
عشق، همان چیزی ست که بین انبوهی از رابطه های سر درگم، گُم شده است. بینِ دل دادن های بی حساب و کتاب و بوسه های عاشقانه ای که بوی هوَس می دهد.
عشق حس غریبی ست که بینِ ما آدم ها غریب افتاده، دارد بینمان دِق می کند، دارد ذره ذره آب می شود.
عشق، پازلی ست که هر کسی از راه رسیده، تکه ای از آن‌ را برداشته و در جیبش پنهان کرده است.
من فکر می کنم خیلی باید بگذرد، که هر چند سال یک بار تکه های فراموش شده را در جیبِ لباس هایی که کُنجِ گنجه های قدیمی پنهان شده است، پیدا کنیم.
خیلی باید بگردیم، تا شاید عشق را بیاییم.
خیلی باید بگردیم،
اگر گُم نشویم...
دیدگاه ها (۸)

‌📚 طبق نتایج یک مطالعه، شیفت کاری شبانه ممکن است مانع از توا...

یارب دل ما را تو به رحمت جان دهدرد همه را به صابری درمان دها...

نه کسی را می خواهم که عاشقم باشد ،نه نیازی به توجه و محبتِ ک...

‌اگر شیری ، اگر میری ، اگر مور گذر باید کنی آخر لب گ...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

( گناهکار ) ۷۶ part دامن بزرگ قرمز رنگ مو با دست هام بلند ک...

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط