عشق (پارت ۵۲)
جیمین: مینجییی
مینجی: لطفا تمومش کنین
جیمین: آخه عزیز من.........* دستشو میبره لا موهاش *
مین-سوک: این حرو*مزاده خطرناکه ببین کارش باعث شد آسیب ببینی
جیمین: گمشو باباااااا ، ببند دهنو، شر و ور تحویل میده
مینجی: مینسوک من دوسش دارم و این زندگی خودمه من میخوام اصن به دستای جیمین بمیرمم اون عشق منه و تو نمیتونی چیزیو تغیر بدی
مین-سوک: نمیخوام آسیب ببینی
مینجی: اون به من اسیب نمیزنه، من دوسش دارم
یهو جیمین از کمرش میگیرتش و لبای خودشو میذاره رو لباش
بعد از اینکه جدا شدن دوباره یقه جیمینو میگیرم
مین-سوک: فقط کافیه یه خش روش بیوفته من میدونمو تو
جیمین: یه تار موش کم بشه، خودم خودمو دار میزنم ، لازم به امر و نهی بقیه ندارم
مین-سوک: از ما گفتن بود
با شدت ولش میکنم
جیمین: چقد لات بازی در میاری،
یقمو میگیره
جیمین: ببین بچه خوشگل واسه هرکی لاتی واسه ما شوکولاتی، حالام هِرّی
با شدت ولم میکنه
مینجی: جیمین ولش کن
جیمین: ولش کردم این شده وگرنه پاشو از گلیمش درازتر نمیکرد. ( یاد مامانم افتادم😂😂 )
مینجی میاد سمتم و خون روی صورتمو پاک میکنه
مینجی: رفتی خونه یخ بزار روش عشقم ممنون که نگرانمی ولی نگران نباش جیمین مراقب منه باشه همه کسم؟
لبخند میزنم
مینجی: باشه
معلوم جیمین داره جوش میاره ، رگ گردنش زد بیرون، دستاشم مشت کرده رگ دستانم زده بیرون
مین-سوک: فعلا
میرم
//ویو جیمین//
جیمین: بری بر نگردی * زیر لب حرصی *
~ شرایط پارت بعد:
~ ۲۵ لایک🩷
~ ۲۵ کامنت🎀
حمایت یادت نره کیوتم 🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
مینجی: لطفا تمومش کنین
جیمین: آخه عزیز من.........* دستشو میبره لا موهاش *
مین-سوک: این حرو*مزاده خطرناکه ببین کارش باعث شد آسیب ببینی
جیمین: گمشو باباااااا ، ببند دهنو، شر و ور تحویل میده
مینجی: مینسوک من دوسش دارم و این زندگی خودمه من میخوام اصن به دستای جیمین بمیرمم اون عشق منه و تو نمیتونی چیزیو تغیر بدی
مین-سوک: نمیخوام آسیب ببینی
مینجی: اون به من اسیب نمیزنه، من دوسش دارم
یهو جیمین از کمرش میگیرتش و لبای خودشو میذاره رو لباش
بعد از اینکه جدا شدن دوباره یقه جیمینو میگیرم
مین-سوک: فقط کافیه یه خش روش بیوفته من میدونمو تو
جیمین: یه تار موش کم بشه، خودم خودمو دار میزنم ، لازم به امر و نهی بقیه ندارم
مین-سوک: از ما گفتن بود
با شدت ولش میکنم
جیمین: چقد لات بازی در میاری،
یقمو میگیره
جیمین: ببین بچه خوشگل واسه هرکی لاتی واسه ما شوکولاتی، حالام هِرّی
با شدت ولم میکنه
مینجی: جیمین ولش کن
جیمین: ولش کردم این شده وگرنه پاشو از گلیمش درازتر نمیکرد. ( یاد مامانم افتادم😂😂 )
مینجی میاد سمتم و خون روی صورتمو پاک میکنه
مینجی: رفتی خونه یخ بزار روش عشقم ممنون که نگرانمی ولی نگران نباش جیمین مراقب منه باشه همه کسم؟
لبخند میزنم
مینجی: باشه
معلوم جیمین داره جوش میاره ، رگ گردنش زد بیرون، دستاشم مشت کرده رگ دستانم زده بیرون
مین-سوک: فعلا
میرم
//ویو جیمین//
جیمین: بری بر نگردی * زیر لب حرصی *
~ شرایط پارت بعد:
~ ۲۵ لایک🩷
~ ۲۵ کامنت🎀
حمایت یادت نره کیوتم 🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
- ۶.۵k
- ۱۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط