مان شازده کوچولو
مان شازده کوچولو
پارت ۹۶
دیانا:دختر ندارم که هوو دارم
ارسلان: لب مو گاز گرفتم برای اینکه حرص شو در بیارم گفتم دوست داری شب پیش بابایی بخوابی نگاهی بهم کرد و لحن بچه گونش آره ای گفت بابا قربون حرف زدنت بشه
دیانا :دست به سینه اخم کرده بودم و به تلویزیون نگاه کردم
ارسلان: دیدم نفس حواسش نیست رو لب
دیانا بوسه ای محکم نشوندم
دیانا: اخمم کمی باز شد
ارسلان: شما دوست داری شب پیش من بخوابی
دیانا: با اخم کم رنگم سری تکون دادم
ارسلان: دوباره بوسه ای به لبش نشوندم من فدات بشم
.... چند روز بعد ....
ارسلان: دیانا خانم شما قصد ندارم یه دختر خوشگل دیگه به ما بدی
دیانا: اولا پسر دوما یه دختر داریم بسه مونه شده هووی من
ارسلان: قهقهه بلندی زدم و لپشو کشیدم......
تازه داره یه چاهای خوب میرسه
چرا باز کم شدید
پارت ۹۶
دیانا:دختر ندارم که هوو دارم
ارسلان: لب مو گاز گرفتم برای اینکه حرص شو در بیارم گفتم دوست داری شب پیش بابایی بخوابی نگاهی بهم کرد و لحن بچه گونش آره ای گفت بابا قربون حرف زدنت بشه
دیانا :دست به سینه اخم کرده بودم و به تلویزیون نگاه کردم
ارسلان: دیدم نفس حواسش نیست رو لب
دیانا بوسه ای محکم نشوندم
دیانا: اخمم کمی باز شد
ارسلان: شما دوست داری شب پیش من بخوابی
دیانا: با اخم کم رنگم سری تکون دادم
ارسلان: دوباره بوسه ای به لبش نشوندم من فدات بشم
.... چند روز بعد ....
ارسلان: دیانا خانم شما قصد ندارم یه دختر خوشگل دیگه به ما بدی
دیانا: اولا پسر دوما یه دختر داریم بسه مونه شده هووی من
ارسلان: قهقهه بلندی زدم و لپشو کشیدم......
تازه داره یه چاهای خوب میرسه
چرا باز کم شدید
- ۳.۵k
- ۲۳ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط