پدرخوانده پارت ۷
از الان بگم برای دکتر قلب من تا شرط نرسه نمیزارم ولی چون زیاده کمش میکنم لایک ۱۵ کامنت ۲۰😁
__________________
ویو ا/ت
کافه رو بستم که دیدم کوک باز جلوی در وایساده قرار ماشین شدم
_سلام
+سلام
ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد و دو دل بودم که بپرسم یا نه که آخر سر گفتم
_برای
+تماسی کع گرفتم با الکس ازدواج میکنی؟
_اهوم
+میخواستم با آقای لی قرار داد ببندم تنها شرطش این بود که با پسرش الکس ازدواج کنی
_تو
+قبول نکردم میگفت که همدیگه رو دوست دارید برای همین بهت زنگ زدم
_اها ممنونم
+کاری نکردم که تو....دخترمی نمیتونم بابت کارام تو رو بفروشم
_هرکس دیگه ای بود مطمعنم قبول میکرد سود زیادی میکردی صبر کن با این کار ضرر
+کردم ولی مهم نیست جبران میشه اوایل کارام رو یادت نیست چقدر ضرر میدیدم؟ الان چی شد؟
_اره بازم ممنونم
+🙂..... خوب رسیدیم
درسته که پدر واقعیم نیست ولی هیچوقت نزاشت جای خالی پدرم رو حس کنم همیشه هوامو داشت
_خیلی خوشحالم پدری مثل تو دارم
+منم
دیگه پیاده شدیم و رفتیم خونه
×سلاممممم
_+ سلام
× میگم نمیشه یکیتون زودتر بیاد؟ تو خونه تنهام🥺
_منن البته فردا نمیشه سفارش گرفتم بعد از اون سعی میکنم زود بیام خونه
×آخ که دختر خودمی فدات شم*بغلش میکنه*
_خدانکنه
+والا ما که از خدامونه کارام رو زود انجام بدم و بیام ولی امروزا سرمون شلوغه الانم باید سعی کنیم این ضرر رو جبران کنیم
×چه ضرری؟ چی شده؟
_ خوبب به خاطر قبول نکردن یه قراردادی که سود زیادی میرسوند کمی ضرر کرد
× اگه کلی سود میرسوند چرا قبول نکردی
+به یه شرط قبول میکرد که ا/ت با پسرش ازدواج کنه اگه پسر مطمعنی بود و ا/ت هم موافق قطعا قبول میکردم ولی وقتی پسرش مثل چی هیزه و ا/ت هم موافق نیست چرا قبول کنم
×نکته ی خوبی بود پس دیگه هیچی برید لباساتون رو عوض کنید غذا از دهن افتاد
_+ چشم*خنده*
من و کوک رفتیم بالا تو اتاقمون و لباسام رو عوض کردم و دست و صورتم هم شستم و همزمان با کوک رفتم پایین
*سر میز شام*
+راستی ا/ت گفتی سفارش گرفتی
_ا..*دینگ(مثلا براش پیام اومد)* انگار حلال زادست سفارشی که گرفتم(عکس رو بهش نشون داد)
× واییی چه کیوته
_اهوم
+ دیگه کم کم شروع میکنی به سفارش گرفتن ولی مطمعنی نمیخوایی یکی رو بفرستم کمک دستت؟
_اره مطمعنم و ممنونم
به گوشیم نگاه کرد گفت ساعت ۶ میاد و قیمت رو هم پرسید
سلام دادم و گفتم حتما و قیمت رو بهش گفتم( یه قیمت بین کم و متوسط تصور کنید)
بعد از شام هم رفتم اتاقم و خوابیدم
ویو کوک
__________________
ویو ا/ت
کافه رو بستم که دیدم کوک باز جلوی در وایساده قرار ماشین شدم
_سلام
+سلام
ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد و دو دل بودم که بپرسم یا نه که آخر سر گفتم
_برای
+تماسی کع گرفتم با الکس ازدواج میکنی؟
_اهوم
+میخواستم با آقای لی قرار داد ببندم تنها شرطش این بود که با پسرش الکس ازدواج کنی
_تو
+قبول نکردم میگفت که همدیگه رو دوست دارید برای همین بهت زنگ زدم
_اها ممنونم
+کاری نکردم که تو....دخترمی نمیتونم بابت کارام تو رو بفروشم
_هرکس دیگه ای بود مطمعنم قبول میکرد سود زیادی میکردی صبر کن با این کار ضرر
+کردم ولی مهم نیست جبران میشه اوایل کارام رو یادت نیست چقدر ضرر میدیدم؟ الان چی شد؟
_اره بازم ممنونم
+🙂..... خوب رسیدیم
درسته که پدر واقعیم نیست ولی هیچوقت نزاشت جای خالی پدرم رو حس کنم همیشه هوامو داشت
_خیلی خوشحالم پدری مثل تو دارم
+منم
دیگه پیاده شدیم و رفتیم خونه
×سلاممممم
_+ سلام
× میگم نمیشه یکیتون زودتر بیاد؟ تو خونه تنهام🥺
_منن البته فردا نمیشه سفارش گرفتم بعد از اون سعی میکنم زود بیام خونه
×آخ که دختر خودمی فدات شم*بغلش میکنه*
_خدانکنه
+والا ما که از خدامونه کارام رو زود انجام بدم و بیام ولی امروزا سرمون شلوغه الانم باید سعی کنیم این ضرر رو جبران کنیم
×چه ضرری؟ چی شده؟
_ خوبب به خاطر قبول نکردن یه قراردادی که سود زیادی میرسوند کمی ضرر کرد
× اگه کلی سود میرسوند چرا قبول نکردی
+به یه شرط قبول میکرد که ا/ت با پسرش ازدواج کنه اگه پسر مطمعنی بود و ا/ت هم موافق قطعا قبول میکردم ولی وقتی پسرش مثل چی هیزه و ا/ت هم موافق نیست چرا قبول کنم
×نکته ی خوبی بود پس دیگه هیچی برید لباساتون رو عوض کنید غذا از دهن افتاد
_+ چشم*خنده*
من و کوک رفتیم بالا تو اتاقمون و لباسام رو عوض کردم و دست و صورتم هم شستم و همزمان با کوک رفتم پایین
*سر میز شام*
+راستی ا/ت گفتی سفارش گرفتی
_ا..*دینگ(مثلا براش پیام اومد)* انگار حلال زادست سفارشی که گرفتم(عکس رو بهش نشون داد)
× واییی چه کیوته
_اهوم
+ دیگه کم کم شروع میکنی به سفارش گرفتن ولی مطمعنی نمیخوایی یکی رو بفرستم کمک دستت؟
_اره مطمعنم و ممنونم
به گوشیم نگاه کرد گفت ساعت ۶ میاد و قیمت رو هم پرسید
سلام دادم و گفتم حتما و قیمت رو بهش گفتم( یه قیمت بین کم و متوسط تصور کنید)
بعد از شام هم رفتم اتاقم و خوابیدم
ویو کوک
۶.۴k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.