دکتر قلب من پارت ۱۸
______________
ویو جیهوپ
یه حس بدی داشتم حسی که خیلی آزارم میداد حس میکردم برای ا/ت اتفاقی افتاده ساعت ۲:۱۰ دقیقه بود و ۵۰ دقیقه ی دیگه وقت عملش رفتم اتاقش که با حس خالی ا/ت مواجه شدم
+ا/ت
پرستار رو صدا کردم و ازش پرسیدم ا/ت کجاست گفت دید یکی از پرستارا داره واسه عمل میبرش و..ولی عملش ساعت ۳ بود رفتم اتاق عمل ولی خبری از ا/ت نبود دیگه داشتم نگران میشدم ( اگه فیکام رو خونده باشی و تازه کار نباشی باید بدونی که اگه به من باشن به این آسونی نمیزارم شخصیت ها بهم برسن باید اینقدرررررر سختی بکشن تا دختری با ادب و خوبی بشه بعد😂)کل بیمارستان رو گشتم ساعت ۳:۴۰ بود که شوگا اومد
$جیهوپ
+چیشده؟
$ا/ت
+ا/ت چی
$دنبالم بیا
دنبالش رفتم که رسیدیم به قسمت مراقبت های ویژه که ا/ت و کوک هم اونجا بودن
+ا...ا/ت چی شده
&تو اتاق کاراموزای کاربرد شکافی قلب پیداش کردم
+چ..چی
ویو کوک
امروز ساعت ۲ امتحان نهایی رو داشتیم ولی یکی گفت شده واسه فرداست ولی من مطمعنم که امروز وقتی بود رفتم تو اتاق همه ی کارآموزا بودن میدونستم وقتی رفتم نزدیک تر دیدم اون ا/ت بود میخواستم برم جلو که یکی جلوم رو گرفت همونی بود که بهم گفت آزمون واسه فرداست سعی کردم بزنمش کنار ولی فایده نداشت
&نه دست نگه دارید ا/ت
همه برگشتن
÷ مگه تو قرار نبود نیایی؟
&کار تو بود(نگاه به مرده).... ولم کن عوضی
بچه ها اومدن و جداش کردن
&کاری که نکردید
=نه تازه میخواستیم شروع کنیم
" وایسا کوک تو این رو میشناسی
&اره زن داداشمه و قرار بود چند دقیقه ی دیگه تو اتاق عمل باشه نه اینجا
همه: چی ولی اون
&موندم از جون این دختره شما چی میخواید(روبه مرده) چرا
@ من فقط کاری رو کردم که بهم گفتن بقیه اش به من ربط نداره یک نزارم تو بیایی تو این اتاق و دو مطمعن شم کار اموزای اینجا بجای مانکن روی این دختره عمل رو انجام بدن و جلوی موفقیتش رو بگیرم البته میدونی زیادم دختر بدی نبود بدن خوبی داشت(پوزخند)
"(یه مشت میزنه تو صورتش)
÷مرتیکه ی اشغال چطور تونستی
@ هم پولشو گرفتم هم یه لذتی از بدنش بردم به من بود میخواستم بعد عملش ببرمش برای خودم و به زنه بگم کارم رو انجام دادم ولی شانس اون جنازشو میخواست ببینه
؟(یه مشت محکمی مثل چی زد بهش که پخش زمین شد) گفتم یه جای کارت میلنگه هم یدفعه ای استاد اصلی غیبش زد تو بجاش اومدی یه بهونه هم آوردی کع کوک نمیاد هم بجای مانکن یه آدم آوردی
@ پس واسه همین همش بهانه میآوردی و همش عقب مینداختیش
؟اره
@ خوب زرنگی
&بسه تو هم میدونم چیکارت کنم
بلندش کردم و به بچه ها گفتن ا/ت رو ببرن پیش جین و منم پسره رو تحویل پلیسه دادم
*بعد چندمین*
شرط پارت بعدی
۲۰ لایک
۳۰ کامنت
ویو جیهوپ
یه حس بدی داشتم حسی که خیلی آزارم میداد حس میکردم برای ا/ت اتفاقی افتاده ساعت ۲:۱۰ دقیقه بود و ۵۰ دقیقه ی دیگه وقت عملش رفتم اتاقش که با حس خالی ا/ت مواجه شدم
+ا/ت
پرستار رو صدا کردم و ازش پرسیدم ا/ت کجاست گفت دید یکی از پرستارا داره واسه عمل میبرش و..ولی عملش ساعت ۳ بود رفتم اتاق عمل ولی خبری از ا/ت نبود دیگه داشتم نگران میشدم ( اگه فیکام رو خونده باشی و تازه کار نباشی باید بدونی که اگه به من باشن به این آسونی نمیزارم شخصیت ها بهم برسن باید اینقدرررررر سختی بکشن تا دختری با ادب و خوبی بشه بعد😂)کل بیمارستان رو گشتم ساعت ۳:۴۰ بود که شوگا اومد
$جیهوپ
+چیشده؟
$ا/ت
+ا/ت چی
$دنبالم بیا
دنبالش رفتم که رسیدیم به قسمت مراقبت های ویژه که ا/ت و کوک هم اونجا بودن
+ا...ا/ت چی شده
&تو اتاق کاراموزای کاربرد شکافی قلب پیداش کردم
+چ..چی
ویو کوک
امروز ساعت ۲ امتحان نهایی رو داشتیم ولی یکی گفت شده واسه فرداست ولی من مطمعنم که امروز وقتی بود رفتم تو اتاق همه ی کارآموزا بودن میدونستم وقتی رفتم نزدیک تر دیدم اون ا/ت بود میخواستم برم جلو که یکی جلوم رو گرفت همونی بود که بهم گفت آزمون واسه فرداست سعی کردم بزنمش کنار ولی فایده نداشت
&نه دست نگه دارید ا/ت
همه برگشتن
÷ مگه تو قرار نبود نیایی؟
&کار تو بود(نگاه به مرده).... ولم کن عوضی
بچه ها اومدن و جداش کردن
&کاری که نکردید
=نه تازه میخواستیم شروع کنیم
" وایسا کوک تو این رو میشناسی
&اره زن داداشمه و قرار بود چند دقیقه ی دیگه تو اتاق عمل باشه نه اینجا
همه: چی ولی اون
&موندم از جون این دختره شما چی میخواید(روبه مرده) چرا
@ من فقط کاری رو کردم که بهم گفتن بقیه اش به من ربط نداره یک نزارم تو بیایی تو این اتاق و دو مطمعن شم کار اموزای اینجا بجای مانکن روی این دختره عمل رو انجام بدن و جلوی موفقیتش رو بگیرم البته میدونی زیادم دختر بدی نبود بدن خوبی داشت(پوزخند)
"(یه مشت میزنه تو صورتش)
÷مرتیکه ی اشغال چطور تونستی
@ هم پولشو گرفتم هم یه لذتی از بدنش بردم به من بود میخواستم بعد عملش ببرمش برای خودم و به زنه بگم کارم رو انجام دادم ولی شانس اون جنازشو میخواست ببینه
؟(یه مشت محکمی مثل چی زد بهش که پخش زمین شد) گفتم یه جای کارت میلنگه هم یدفعه ای استاد اصلی غیبش زد تو بجاش اومدی یه بهونه هم آوردی کع کوک نمیاد هم بجای مانکن یه آدم آوردی
@ پس واسه همین همش بهانه میآوردی و همش عقب مینداختیش
؟اره
@ خوب زرنگی
&بسه تو هم میدونم چیکارت کنم
بلندش کردم و به بچه ها گفتن ا/ت رو ببرن پیش جین و منم پسره رو تحویل پلیسه دادم
*بعد چندمین*
شرط پارت بعدی
۲۰ لایک
۳۰ کامنت
۶.۶k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.