سوجون تو برو من شقه شقه ات میکنم

سوجون: تو برو من شقه شقه ات میکنم

کوک: سوجون راه بیوفت.

سوجون: راه افتادم رسیدیم یخورده حرف زدیم و بعد دیدیم فردا مدرسه ها بازه

سوجون: ت برو:
ت: چراااا


سوجون: درس داری

ت: به تو چه

سوجون: خ ی ل ی پرو شدی واستا تو خونم به حسابت میرسم

نامجون: سوج...

سوجون: ول کنین شماهم دس بخدنینا

ته ته: باشه من و یونا جونگی میریم خرید بای

دست ت گرفتم کوک رفت چون بعش گفته بودم ت دوص دارم

ویو
ت

ت: هق دستم ول کن غلت کردم توروخدا داداش هق هق

سوجون: اعصبانیم خفه شو اعصباتی بودم و برای اینکه آروم باشم درو روش قفل کردم که دیگه از این غلتا نکنه

ت....

خوابم میاد بای بای
دیدگاه ها (۰)

پارت چدید در راهههه

ت: داداش ببخشید هق هق هقسوجون: اون هيچوقت گریه نمیکرد ولش در...

😭😭😭😭

خدا شاهده دستام یه فاخ رفتتتتتتتتتتتتتتتت

پارت ۷۵ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط