بی تی اس در ایران (۵)🤯💃🏻💜

// ساعت ۳ صبح جمعه//
// ویو ته //
از تشنگی از خواب بیدار شدم. آروم از تخت اومدم پایین که یهو......
ات: کجا؟🙃
ته: بیدارت کردم؟ ببخشید. تشنمه میرم آب بخورم🥱
ات: نه بیدار بودم. برا منم آب میاری ؟🙃
ته : حتما. الان میام😊
رفتم و یه لیوان آب خنک آوردم.
ات: خودت چی؟
ته: از کجا میدونی نخودرم؟😐
ات: صدای یه لیوان اومد و یه بار صدای آب ریختن اومد. فاصله زمانی رفت و برگشتت هم کم بود🙃
ته: یا خدا . کلا تو رو نمیشه پیچوند پس😂
ات: بعله😎😂
ته:خدا به خیر بگذرونه😂
ات:😐😑😂
ته: آبتو بخور من بعدا میخورم😊
ات:باوش🙃
آبو یه نفس خورد
ات: آخیششش مرسی🥰
ته : خب الان من تشنمه
ات: الان من برم برات آب بیارم؟😐
نه: نه بیا جلو
اومد جلو و من بوسه ای طولانی روی لب هاش گذاشتم🥰
بعد رفتم خودم هم یه آب خوردم اومدم و محکم توی بقلم گرفتم و موهاشو نوازش کردم که خوابمون برد😴
// صبح جمعه//
//ویو ات//
ساعت ۸ و نیم با صدای آلارم گوشیم از خواب پاشدم. اینقدر تهیونگ محکم بقلم کرده بود، بزور ازش جدا شدم و آلارم رو خاموش کردم و رو تخت نشستم. متوجه شدم داره نگام میکنه. برگشتم دیدم همونجوری جوری که دراز کشیده بود بهم زل زده با لبخند.
ات:صبح بخیر🙃 از خواب بیدارت کردم😬 ببخشید🤦🏻‍♀️
ته: صبح شمام بخیر😉😊خلاصه باید بیدار میشدم دیگه 😂یا با آلارم گوشی خودم یا با آلارم گوشی خودت.😉
بعد آلارم گوشی خودشو خاموش کرد😊
بعد از دوش ۵ مینی و روتین پوستی و بعد صبحونه رو با کمک ته آماده کردم و بعدیه تیپ خوشگل زدم 😁 تهیونگ هم یه دوش گرفت و تیپی جذاب🤤 زد و موهاشو درست کرد.
اعضا اومدن و بعد از سلام و احوالپرسی نشستیم سر میز صبحونه.
اعضا:🤯خیلی خوشمزس🥹
ات: نوش جان😅
بعد از صبحونه رفتیم بیرون و کلی گشتیم و بعد برگشتیم خونه و خوابیدیم😴

پارت بعدی شرط داره: ۱۰ تا لایک ۱۰ تا فالوور ۱۰ تا کامنت
چقد آسون میگیرم😔🤌🏻
آرمیا خوشحال میشم حمایت کنین💜

#بی_تی_اس
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#تهیونگ
#فیک_تهیونگ
#BTS
دیدگاه ها (۶)

بی تی اس در ایران (۶)🤯💃🏻💜

بی تی اس در ایران (۷)🤯💃🏻💜

بی تی اس در ایران (۴)🤯💃🏻💜

بی تی اس در ایران (۳)🤯💃🏻💜

جیمین فیک زندگی پارت ۸۹#شام سه نفرمون رو خوردیم . اولین بار ...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط