ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده صید، صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها بادا به او چو لاله
در خون نشسته و او از یاد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
پر شور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد.
در دام مانده صید، صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها بادا به او چو لاله
در خون نشسته و او از یاد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
پر شور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد.
- ۳.۱k
- ۱۰ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط