هوسوک ویو

۵

هوسوک ویو

الان چیکار کنم یعنی چی آخه الان پریوده چیکار کنم

<_ :ملحفه که تمیزه

نگاهش به .. خورد که کلی دستمال خونی روش بود
خیلی آروم دخترکشو بغل کرد و به سمت حموم برد


توی وان نشست دختر کوچولوش بغض کرده بود

__:چی شده هوم این چیزی نیست عادیه

__:میترسم تو منو بیرون کنی


بدون حرفی آروم تیشرتشو از تن دختر در آورد بلند شد به سمت بیرون رفت قبل از خر ج لب زد


__:آب بازی که کردی صدام کن یا اینو بپوش بیا برون باشه کوچولو


۱۰ مین بعد

هوسوک داشت تلاش می‌کرد بدون لمس زیاد یا دیدن بدن و جاهای جنسی دختر لباس زیر و لباسا رو تنش کنه

لباسا رو که آورد یادش اومد امروز پرواز داره و پرواز یه ساعت دیگه است

پس به هایبریدش نگاهی انداخت

__:کوچولو دوباره تبدیل شو باشه

__:چی شم

هوسوک ویو
وای خدا یادم نبود که
دیدگاه ها (۱)

۶فلش به فردا خیل آروم گربه کوچولو رو توی بغلش گرفتبه داخل خو...

آخر شب هوسوک ویو رسیدم خونه این بچه کجاست داشتم دنبالش میگشت...

۴ویو هوسوک __:بخواب بچه _<:من بچه نیستم اصلا هم نیستم فقط ،،...

۳با این حرف هم هوپ خندش گرفت هم تعجب کرد دختر انگشتشو به سمت...

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۸#

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط