با تو می شود سنگ ها را پشت سر گذاشتسفالینه ها را خط زدشیشه پنجره ها راتیز در آغوش کشیدمثل آغوش توبدون هیچ دلهره ایمی دانمجای دوری نمی رود این قصهپیشانی ام که تا چین می رودتمام سال ها راغرق با تو خواهم شد...