یک روز از خواب بیدار میشوی نگاهی به تقویم میاندازی نگاهی به ...

.
یک روز از خواب بیدار می‌شوی ، نگاهی به تقویم می‌اندازی ، نگاهی به ساعتت ، و نگاهی به خودِ خودت در آینه ...
و می‌بینی هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست !
لباس‌های اتو کشیده غبارگرفته مهمانی‌ات را از کمد بیرون می‌آوری ، گران‌ترین عطرت را از جعبه بیرون می‌آوری و به سر و روی خودت می‌پاشی ...
ته مانده حساب بانکی‌ات را می‌تکانی و خرج خودت می‌کنی ...
یک روز از خواب بیدار می‌شوی و به کسی که دوستت دارد بدون دلهره و قاطعانه می‌گویی : صبح بخیر عزیزم ، وقت کم است لطفا مرا بیشتر دوست بدار !
یک روز ، یکی از همین روزها ، وقتی از خواب بیدار می‌شوی ، متوجه می‌شوی بدترین بدهکاری ، بدهکاری به قلب مهربان خودت هست ...
و هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست !

❤ ️ نسرین بهجتی
دیدگاه ها (۱۱)

.دخترمآنقدر محکم قدم بردارتا زمین را به لرزه درآورینگذار این...

دل برد از من آخرش یک مرد معمولیمی سوزدم این روزها یک درد معم...

.چه کلاهی به سرم رفت ، کبوتر بودم.یک نفر آمد و با شعبده خرگو...

.خوب و بد هر چیزی بستگی به "حال دلت" دارد..پاییز و زمستان با...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت نهم🫐✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ...

Revenge or love ? Part 13 بلخره فهمیدم اسم قاتل پدرم چیه ته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط