پارت صد چهل چهار غریبه آشنا

#پارت_صد_چهل_چهار #غریبه_آشنا
کیونگسو همینجوری نگاشون میکرد
کای:انجام بده دیگه زانو بزن گل رو بگیر سمتش بگو اینا رو
کیونگسو:دلم میخواد بقیه عمرم رو باتو بگذرونم،قبول میکنی شریک زندگیم بشی
بکهیون:هنوزم یکم خشکه
کیونگسو:اههه مدلم اینجوریهه
کای:تو چطور بازیگر شدی
کیونگسو:این فرق میکنه سخته
+اصلن برو اونجا وقتی دیدیش هرچی دلت گفت بگو
کیونگسو:دلم میگه ولی زبونم انجام نمیده
بکهیون:ای بابا
کیونگسو:اصلن بیخیال الان براش فیلم بازی کنم وقتی ازدواج کردیم که نمیتونم فیلم بازی کنم براش خوب دیگه اخلاقم اینجوریه
+راست میگه هاا
بکهیون:آره هرجوری خودت هستی همونجوری بگو
کای:اصلن ممکنه اون از همین رفتارت خوشش بیاد
کیونگسو:به هر حال مرسی که کمکم کردید،ئونسو خانم جایزه شما هم سر جاشه هنوز
+وایی مرسی
کای:جایزه واسه چی
+اوپا قول داد اگه با لیلا حرف بزنم برام هدیه میگیره
بکهیون:چه خوب کاش خدا از این جایزه ها به ماهم بده
کیونگسو:تو که جایزه خدا کنارت نشسته
بکهیون:اهومم جایزه فوق العاده ای هم هست
کای:حالا کی قراره بهش بگی
کیونگسو:هنوز جواب قطعی نداده
+وقتی بهم خبر داد سریع بهت میگم تو برو یه هدیه خوشگل براش بگیر که بهش بدی
کیونگسو:هدیه گرفتم
بکهیون:عجب شیطونی شدیی هااا کیونگی
کای:چی گرفتی حالا
کیونگسو:گردنبند
+چرا نشونم ندادی پس اوپا
کیونگسو:حالا بعدا نشونت میدم

یکم دیگه حرف زدیم،قرار شد وقتی بهم خبر داد سریع به اوپا بگم



کاری از نویسنده گروه@forough_wolf
#exo