پارت صد چهل دو غریبه آشنا
#پارت_صد_چهل_دو #غریبه_آشنا
-آخه چجوری؟
+همونحوری که به من ابراز علاقه میکنی
-اون ناخداگاه میادد
+ای بابا یعنی میخوای یادش ندی
-من خودمم بلد نیستم
+بلدی،حداقلواز اوپا کیونگسو بیشتر بلدی
-باشه من هرکاری بتونم انجام میدم
+وایی مرسی پس وقتی اومد بهش میگم بیایم پیشت
-اگه میخوای چانیول نفهمه اینجا البته من با اومدن چانیول هیچچ مشکلی ندارم
+آره معلومه تو مشکلی نداری میخوای بیاد که باهم اوپا کیونگسو رو دست بندازید،میاین اتاق من به چانیول هم نمیگی
-چشمم نمیگم
+من برم یکن استراحت کنم تا اوپا کیونگسو بیداد صدات میکنم بیا
-خانم لی ئونسو شما نمیخوای یکم وقت هم برا همسر آیندتون بزارید
+چی من،من...من معذرت میخوام
بغض کردم اینجوری بهم گفت
-عه نگفتم که بغض کنی،گفتم که دلم میخواد بیشتر پیشم باشی
+باشه اصلا صبر کن الان میام
رفتم اتاق خودم پتو و بالشتمو از رو تختم برداشتم برگشتم رفتم رو تخت بکهیون بالشتش رو بردم اونطرف تر بالشت خودمو گذاشتم خوابیدم پتو رو کشیدم رو خودم
+حالا دیگه پیشتم نظرت؟
-عالیهههه اصلن واسه چی میری اتاق خودت چانیول که یا نیست یا پیش کیونگسوعه همیشه بیا اینجا
+چشممم از این به بعد میام اینجا
-حالا اگه خسته ای بخواب،مننم وقتی حس کردم دلم تنگ شده نگات میکنم بعد که دل تنگیم رفع شد به کارم میرسم
+باشهه پس من خوابیدیم
-خوب بخوابی عزیزممم
از خواب که بیدار شدم بکهیون تو اتاق نبود،رفتم بیرون دنبالش بگردم
+بکهیون،بکهیونن
چانیول نشسته بود رو مبل داشت با گوشیش بازی میکرد
+اوپابکهیون کجاست؟
چانیول:عین بچه ها از که خواب بیدار میشن دنبال مامانشون میگردن تو بیدار میشی دنبال بکهیون میگردی
خواستم جوابشو بدم بکهیون اومد دستش رو گذاشت دور کمرم
-خیلی هم خوب میکنه که دنبال من میگرده باید هم بگرده
زبون کشیدم به چانیول
چانیول:باز تو زبون کشیدی بچه،بکهیون یهو دیدی زبون اینو بریدم نگی چرا بردی هااا ببینش پس فردا این میخواد بچتو تربیت کنه هااا
+وااا مگه چمه
چانیول:چیزیت نیست فقط یکم زبونت درازه
+نه که تو اصلا زبون نداری
بکهیون:بسه دیگه بچه ها چانیولا انقد سربه سر خانم من نزار
چانیول:آخهه تو که نمیدونی چه حالی میده حرص این جوجه کوچولو رو دربیاری
بکهیون:میدونم خیلی حال میده
+بکهیونننن
بکهیون:خو آخه حرص میخوری بامزه میشی
+قهر کنم چی بازم بامزه میشه؟
بکهیون:نه نه نه قهر نکن
چانیول:غلط کرد غلط کرد وقتی باهاش قهر میکنی غیر قابل تحمل میشه بدبخت میشم من
بکهیون:من غیر قابل تحمل میشم؟
چانیول:آره دیگه قبول کن میشی
+فعلا که من قهر نکردم
سهون اومد
سهون:سلام بچه ها
دست کشید رو سرم
سهون:چطوری خانم کوچولو
+مرسی اوپا
کاری از نویسنده گروه @forough_wolf
#exo
-آخه چجوری؟
+همونحوری که به من ابراز علاقه میکنی
-اون ناخداگاه میادد
+ای بابا یعنی میخوای یادش ندی
-من خودمم بلد نیستم
+بلدی،حداقلواز اوپا کیونگسو بیشتر بلدی
-باشه من هرکاری بتونم انجام میدم
+وایی مرسی پس وقتی اومد بهش میگم بیایم پیشت
-اگه میخوای چانیول نفهمه اینجا البته من با اومدن چانیول هیچچ مشکلی ندارم
+آره معلومه تو مشکلی نداری میخوای بیاد که باهم اوپا کیونگسو رو دست بندازید،میاین اتاق من به چانیول هم نمیگی
-چشمم نمیگم
+من برم یکن استراحت کنم تا اوپا کیونگسو بیداد صدات میکنم بیا
-خانم لی ئونسو شما نمیخوای یکم وقت هم برا همسر آیندتون بزارید
+چی من،من...من معذرت میخوام
بغض کردم اینجوری بهم گفت
-عه نگفتم که بغض کنی،گفتم که دلم میخواد بیشتر پیشم باشی
+باشه اصلا صبر کن الان میام
رفتم اتاق خودم پتو و بالشتمو از رو تختم برداشتم برگشتم رفتم رو تخت بکهیون بالشتش رو بردم اونطرف تر بالشت خودمو گذاشتم خوابیدم پتو رو کشیدم رو خودم
+حالا دیگه پیشتم نظرت؟
-عالیهههه اصلن واسه چی میری اتاق خودت چانیول که یا نیست یا پیش کیونگسوعه همیشه بیا اینجا
+چشممم از این به بعد میام اینجا
-حالا اگه خسته ای بخواب،مننم وقتی حس کردم دلم تنگ شده نگات میکنم بعد که دل تنگیم رفع شد به کارم میرسم
+باشهه پس من خوابیدیم
-خوب بخوابی عزیزممم
از خواب که بیدار شدم بکهیون تو اتاق نبود،رفتم بیرون دنبالش بگردم
+بکهیون،بکهیونن
چانیول نشسته بود رو مبل داشت با گوشیش بازی میکرد
+اوپابکهیون کجاست؟
چانیول:عین بچه ها از که خواب بیدار میشن دنبال مامانشون میگردن تو بیدار میشی دنبال بکهیون میگردی
خواستم جوابشو بدم بکهیون اومد دستش رو گذاشت دور کمرم
-خیلی هم خوب میکنه که دنبال من میگرده باید هم بگرده
زبون کشیدم به چانیول
چانیول:باز تو زبون کشیدی بچه،بکهیون یهو دیدی زبون اینو بریدم نگی چرا بردی هااا ببینش پس فردا این میخواد بچتو تربیت کنه هااا
+وااا مگه چمه
چانیول:چیزیت نیست فقط یکم زبونت درازه
+نه که تو اصلا زبون نداری
بکهیون:بسه دیگه بچه ها چانیولا انقد سربه سر خانم من نزار
چانیول:آخهه تو که نمیدونی چه حالی میده حرص این جوجه کوچولو رو دربیاری
بکهیون:میدونم خیلی حال میده
+بکهیونننن
بکهیون:خو آخه حرص میخوری بامزه میشی
+قهر کنم چی بازم بامزه میشه؟
بکهیون:نه نه نه قهر نکن
چانیول:غلط کرد غلط کرد وقتی باهاش قهر میکنی غیر قابل تحمل میشه بدبخت میشم من
بکهیون:من غیر قابل تحمل میشم؟
چانیول:آره دیگه قبول کن میشی
+فعلا که من قهر نکردم
سهون اومد
سهون:سلام بچه ها
دست کشید رو سرم
سهون:چطوری خانم کوچولو
+مرسی اوپا
کاری از نویسنده گروه @forough_wolf
#exo
۱۶.۲k
۱۲ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.