زندگی سم من «پارت دوم»
زندگی سم من «پارت دوم»
[از زبون آکاری]
خواستم بهش فوش بدم چون ظرف غذا دستش بود که یهو ظرفو اورد جلوم و گفت: بفرمااا اینم برای پرنسسمم
آکاری: ایزانااااااا پادشاهممممم دورت بگردمممم عاشقتممممم قربونت بشمممممم بمیرم برات الهی اونی_سااااانننن
هجوم بردم طرفش و ظرف غذارو گرفتممم
ایزانا: اروم باش حیواااانننن
(بچه ها نکتهههه اینجا دبیرستان و راهنمایی یکیهه مث مدرسه ی ما که ابتدایی با راهنمایی یکیهههه)
آکاری: مرسییی حالا گورتو گم کن میخوام غذا کوف کنمممم
همین در غذامو باز کردم سرمو کوبید تو غذا و گفت: تا تو باشی با پادشاهت اینجوری حرف نزنی@_@
ای عوضییی برات دارمممم
یهو مایکیو دیدم ک از خنده جر خورده
هعییی غذام اونیگیری و موچی بوددد هققق ب فنا رفتننن
مایکی توله سگگگگگ ک ب من میخندییی؟؟؟
سریع پاشدم رفتم سر میزش
آکاری: مایکییییی توله سگگگگگ ب من میخندییییی؟؟؟
مایکی خندش قعط شد و گفت: اره خب ک چی؟
دورویاکیشو گرفتم و سریع کردم تو دهنم و خوردمش
[از زبون آکاری]
خواستم بهش فوش بدم چون ظرف غذا دستش بود که یهو ظرفو اورد جلوم و گفت: بفرمااا اینم برای پرنسسمم
آکاری: ایزانااااااا پادشاهممممم دورت بگردمممم عاشقتممممم قربونت بشمممممم بمیرم برات الهی اونی_سااااانننن
هجوم بردم طرفش و ظرف غذارو گرفتممم
ایزانا: اروم باش حیواااانننن
(بچه ها نکتهههه اینجا دبیرستان و راهنمایی یکیهه مث مدرسه ی ما که ابتدایی با راهنمایی یکیهههه)
آکاری: مرسییی حالا گورتو گم کن میخوام غذا کوف کنمممم
همین در غذامو باز کردم سرمو کوبید تو غذا و گفت: تا تو باشی با پادشاهت اینجوری حرف نزنی@_@
ای عوضییی برات دارمممم
یهو مایکیو دیدم ک از خنده جر خورده
هعییی غذام اونیگیری و موچی بوددد هققق ب فنا رفتننن
مایکی توله سگگگگگ ک ب من میخندییی؟؟؟
سریع پاشدم رفتم سر میزش
آکاری: مایکییییی توله سگگگگگ ب من میخندییییی؟؟؟
مایکی خندش قعط شد و گفت: اره خب ک چی؟
دورویاکیشو گرفتم و سریع کردم تو دهنم و خوردمش
۲.۹k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.