زندگی سم من «پارت سوم»
زندگی سم من «پارت سوم»
[از زبون آکاری]
یهو مایکی با قیافه ی خیلی جدی ای بلند شد و مچ دستمو گرف
مث صگگگ میترسیدمممم اما هیچ گوهی نمیتونه بخورههه
سرشو به سرم نزدیک کرد(ای منحرفااانن کوجایییننننن؟؟)
صدای پچ پچ بچه ها بلند شد
ی اسکولی: واییی مایکی کراش منه چرا باید آکاری عوضیو ببوسههه
اون یکی اسکول: ارههه آکاری عوضییی
اوففف اینا اسکولی چیزی هستن؟ چیزی زدن؟
یهو مایکی گف: چ گوهی خوردی الان؟
آکاری: گوهی ی نام دورایاکی
مایکی عصبی شد اومد دورویاکی رو از تو حلقم بکشه بیرون ک پادشاهممم پیداش شددد
خلاصههه ان دو پت و مت شروع ب دعوا کردنننن
منم رفتم تو حیاططط
داشتم ب این فکر میکردم که چجوری اما و دراکن رو بهم برسونم که یه خری گفتتت: یو آکا_چانن
[از زبون آکاری]
یهو مایکی با قیافه ی خیلی جدی ای بلند شد و مچ دستمو گرف
مث صگگگ میترسیدمممم اما هیچ گوهی نمیتونه بخورههه
سرشو به سرم نزدیک کرد(ای منحرفااانن کوجایییننننن؟؟)
صدای پچ پچ بچه ها بلند شد
ی اسکولی: واییی مایکی کراش منه چرا باید آکاری عوضیو ببوسههه
اون یکی اسکول: ارههه آکاری عوضییی
اوففف اینا اسکولی چیزی هستن؟ چیزی زدن؟
یهو مایکی گف: چ گوهی خوردی الان؟
آکاری: گوهی ی نام دورایاکی
مایکی عصبی شد اومد دورویاکی رو از تو حلقم بکشه بیرون ک پادشاهممم پیداش شددد
خلاصههه ان دو پت و مت شروع ب دعوا کردنننن
منم رفتم تو حیاططط
داشتم ب این فکر میکردم که چجوری اما و دراکن رو بهم برسونم که یه خری گفتتت: یو آکا_چانن
۳.۵k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.