part1
part1
شب ساعت3:40
تارا-از خواب پریدم بازم همون کابوس همیشگی
نمیدونم کی قرار تموم بشه این کابوس
کاش زودتر روز پروازم برسه تا این ترس تموم بشه
من که بلاخره باید برم از اینجا
مهجارت کردن از بچگی ارزوی من بود
پس ولش نمیکنم
رابطه ی پانیذ وعلی داغونم کرد
خودم و خوشحال نشون میدما اما داغونم
هیچی ازم نمونده بقول علی
فکنم اخراشه دیگه کارم تمومه
....................
فردا صبح
علی-بابا تارا بیا دیگه توعم براموزیک ویدیو
تارا-اخه علی براچی بیام پانیذ قرار بجا من بازی کنه
من حال ندارم
علی-تارا بدون تو خوش نمیگذره
ببین قرار یه سه هفته کیش حال کنیما
تارا-نه من نمیتونم
علی-چت شدع تو چرا همش تو خودتی
]چرا بهم نمیگی
مگه من غریبم
تارا-بزور بغض تو گلومو قورت دادم
خوبم بخدا خوبم
علی-میایی دیگه بلیت میگرما برات
تارا-باش
علی-خیلی خوبی
تارا--باش
علی-اوکی کاری نداری
تارا-نه خدافظ
علی-خدافظ
....................
روز سفر به کیش برای موزیک ویدیو:
علی:پروازمون ساعت 12بودش اول رفتم دنبال پانیذ
علی-سلام خوشگل خانم
پانیذ-سلام عشقم
چطوری خوش صدا
علی-علی خوشتیپ خانم(باخنده)
پانیذ-بریم پرا اینهمه زود اومدی دنبالم مگه پرواز ساعت
12 نبود
علی-میریم دنبال تارا بد میریم فرودگاه
پانیذ-وا تارعم مگه میاد
علی-نباید بیاد
چانیذ-اخه کاری نداره براچی پامیشه میاد دختره کنه
علی-با این طرز حرف زدنش عصبی شدم نمی
تونستم توهین شدن به تارا رو تحمل کنم
وا تارا برامن خیلی مهمه ها مثل نیکاس برام
تازه برا موزیک ویدیو خیلی قرار کمک کنه (عصبی)
پانیذ-خوب حالا عصبی نشو
علی-عصبی نیستم(جدی و عصبی)
پانیذ-معلومه
بقیه راه تو سکوتت وبدیم
رسیدم دم خونشون
علی-بزار زنگ بزنم بیاد
الو تارا ما دم دریم
تارا-عا اوکی بیام
#زخم_بازمن#علی_یاسینی#رمان
شب ساعت3:40
تارا-از خواب پریدم بازم همون کابوس همیشگی
نمیدونم کی قرار تموم بشه این کابوس
کاش زودتر روز پروازم برسه تا این ترس تموم بشه
من که بلاخره باید برم از اینجا
مهجارت کردن از بچگی ارزوی من بود
پس ولش نمیکنم
رابطه ی پانیذ وعلی داغونم کرد
خودم و خوشحال نشون میدما اما داغونم
هیچی ازم نمونده بقول علی
فکنم اخراشه دیگه کارم تمومه
....................
فردا صبح
علی-بابا تارا بیا دیگه توعم براموزیک ویدیو
تارا-اخه علی براچی بیام پانیذ قرار بجا من بازی کنه
من حال ندارم
علی-تارا بدون تو خوش نمیگذره
ببین قرار یه سه هفته کیش حال کنیما
تارا-نه من نمیتونم
علی-چت شدع تو چرا همش تو خودتی
]چرا بهم نمیگی
مگه من غریبم
تارا-بزور بغض تو گلومو قورت دادم
خوبم بخدا خوبم
علی-میایی دیگه بلیت میگرما برات
تارا-باش
علی-خیلی خوبی
تارا--باش
علی-اوکی کاری نداری
تارا-نه خدافظ
علی-خدافظ
....................
روز سفر به کیش برای موزیک ویدیو:
علی:پروازمون ساعت 12بودش اول رفتم دنبال پانیذ
علی-سلام خوشگل خانم
پانیذ-سلام عشقم
چطوری خوش صدا
علی-علی خوشتیپ خانم(باخنده)
پانیذ-بریم پرا اینهمه زود اومدی دنبالم مگه پرواز ساعت
12 نبود
علی-میریم دنبال تارا بد میریم فرودگاه
پانیذ-وا تارعم مگه میاد
علی-نباید بیاد
چانیذ-اخه کاری نداره براچی پامیشه میاد دختره کنه
علی-با این طرز حرف زدنش عصبی شدم نمی
تونستم توهین شدن به تارا رو تحمل کنم
وا تارا برامن خیلی مهمه ها مثل نیکاس برام
تازه برا موزیک ویدیو خیلی قرار کمک کنه (عصبی)
پانیذ-خوب حالا عصبی نشو
علی-عصبی نیستم(جدی و عصبی)
پانیذ-معلومه
بقیه راه تو سکوتت وبدیم
رسیدم دم خونشون
علی-بزار زنگ بزنم بیاد
الو تارا ما دم دریم
تارا-عا اوکی بیام
#زخم_بازمن#علی_یاسینی#رمان
۲.۰k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.