اسم وانشات: مرحم زخم هم میشیم
اسم وانشات: #مرحم_زخم_هم_میشیم
#پارت10
"جین_ ا/ت+ نویسنده&"
+(با جین برگشتیم خونه)
~قربان قمار چطور بود؟
+میخواستی چطور باشه؟.. بازم گل کاشت(خنده)
~عالیه(لبخند)
_ما اینیم دیگه(پوزخند)
~خب.. یه خبر خوب براتون دارم
+چی؟
~بعد از این همه تلاشتون فک کنم یه استراحت چند هفته یی براتون خوب باشه
_اخیش بلخره سفر؟
~بله... براتون برای پاریس بلیط میگیرم
+همینه(ذوقق)
_(لبخند)
~پس من بلیطا رو میگیرم
_هوم خوبه
&پرش...
&جین و ا/ت روی تراس هتل درحال خوردن مشروب و لذت بردن از منظره ی رو به روشون بودن
+جین اولین روزی که همو دیدیم رو یادته؟
_مگه میشه یادم بره... یه دختر خجالتی جلوی در خونه م سبز شده بود(خنده)
+وای یادمه اون روزا چقد ماریا اذیتم میکرد(خنده)
_اره خیلی حسودی میکرد(خنده)
+ولی..(اروم رفتم سمتش و دستمو دور گردنش حلقه کردم)... تو برای من شدی(پوزخند)
_احساس غرور میکنی؟(خنده)
+قطعاااا... من تونستم تورو توی چند روز بدزدم(خنده)
_شاید...(لبخند)
_(دستمو دور کمرش حلقه کردم)
+جین
_جانم؟(خنده)
+قول بده
_چه قولی عشقم؟
+اینکه.. این راهی که تازه شروع کردیمو.. باهم تموم کنیم
_(با شنیدن حرفش لبخندم پررنگ تر شد)
+قول بده... نزاریم زخمامون عمیق تر بشن
_قول میدم(لبخند)
+(لبشو سطحی بوسیدم)
+افرین پسرخوب
_(خنده)
+(دوباره برگشتم سرجام و شرابی ک توی گلس بود رو خوردم)
_نظرت با یه هیجان نصف شبی چیه؟
+چجور هیجانی؟
_مثلا.. مسابقه؟(پوزخند)
+میخای با اون ماشین بدرد نخورت از موتر من ببری؟(پوزخند)
_ماشین بدرد نخورم؟؟؟(خنده)
+بله پس چی فک کردی
_ببینیم اون موترت چقد زور داره
+ببینیم(پوزخند)
&هر دو با پوزخند رفتن سمت پارکینگ هتل.. ا/ت سوار موتورش شد و جین سوار ماشینش... رفتن سمت جاده ی خالی و با تمام سرعت مسابقه دادن...
&داستان این زندگی پرماجرا همینجا تموم میشه... ریچارد از ا/ت و جین دوتا مافیای حرفه یی ساخت که تاحالا کسی ندیده بود.. اونا با تمام توانشون تلاش میکردن که باعث اشتباهی نشن... و دقیقا همینطوری ک میخواستن فوق العاده کارشونو انجام میدادن....
از دوتا دانش اموز به دوتا مافیای خطرناک... هرچند مسخرع بازیاشون اجازه نمیداد جدی بودنشون دیده بشه.. ولی بیاین از اینکه روی خشنشونو ندیدم خوشحال باشیم
(پایان)
گلیلییییییییی تموم❤️
#پارت10
"جین_ ا/ت+ نویسنده&"
+(با جین برگشتیم خونه)
~قربان قمار چطور بود؟
+میخواستی چطور باشه؟.. بازم گل کاشت(خنده)
~عالیه(لبخند)
_ما اینیم دیگه(پوزخند)
~خب.. یه خبر خوب براتون دارم
+چی؟
~بعد از این همه تلاشتون فک کنم یه استراحت چند هفته یی براتون خوب باشه
_اخیش بلخره سفر؟
~بله... براتون برای پاریس بلیط میگیرم
+همینه(ذوقق)
_(لبخند)
~پس من بلیطا رو میگیرم
_هوم خوبه
&پرش...
&جین و ا/ت روی تراس هتل درحال خوردن مشروب و لذت بردن از منظره ی رو به روشون بودن
+جین اولین روزی که همو دیدیم رو یادته؟
_مگه میشه یادم بره... یه دختر خجالتی جلوی در خونه م سبز شده بود(خنده)
+وای یادمه اون روزا چقد ماریا اذیتم میکرد(خنده)
_اره خیلی حسودی میکرد(خنده)
+ولی..(اروم رفتم سمتش و دستمو دور گردنش حلقه کردم)... تو برای من شدی(پوزخند)
_احساس غرور میکنی؟(خنده)
+قطعاااا... من تونستم تورو توی چند روز بدزدم(خنده)
_شاید...(لبخند)
_(دستمو دور کمرش حلقه کردم)
+جین
_جانم؟(خنده)
+قول بده
_چه قولی عشقم؟
+اینکه.. این راهی که تازه شروع کردیمو.. باهم تموم کنیم
_(با شنیدن حرفش لبخندم پررنگ تر شد)
+قول بده... نزاریم زخمامون عمیق تر بشن
_قول میدم(لبخند)
+(لبشو سطحی بوسیدم)
+افرین پسرخوب
_(خنده)
+(دوباره برگشتم سرجام و شرابی ک توی گلس بود رو خوردم)
_نظرت با یه هیجان نصف شبی چیه؟
+چجور هیجانی؟
_مثلا.. مسابقه؟(پوزخند)
+میخای با اون ماشین بدرد نخورت از موتر من ببری؟(پوزخند)
_ماشین بدرد نخورم؟؟؟(خنده)
+بله پس چی فک کردی
_ببینیم اون موترت چقد زور داره
+ببینیم(پوزخند)
&هر دو با پوزخند رفتن سمت پارکینگ هتل.. ا/ت سوار موتورش شد و جین سوار ماشینش... رفتن سمت جاده ی خالی و با تمام سرعت مسابقه دادن...
&داستان این زندگی پرماجرا همینجا تموم میشه... ریچارد از ا/ت و جین دوتا مافیای حرفه یی ساخت که تاحالا کسی ندیده بود.. اونا با تمام توانشون تلاش میکردن که باعث اشتباهی نشن... و دقیقا همینطوری ک میخواستن فوق العاده کارشونو انجام میدادن....
از دوتا دانش اموز به دوتا مافیای خطرناک... هرچند مسخرع بازیاشون اجازه نمیداد جدی بودنشون دیده بشه.. ولی بیاین از اینکه روی خشنشونو ندیدم خوشحال باشیم
(پایان)
گلیلییییییییی تموم❤️
۱۰.۰k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.