بعد چند دقیقه گوشی تهیونگ زنگ خورد جواب داد
بعد چند دقیقه گوشی تهیونگ زنگ خورد جواب داد
مکالمه تهیونگ
»چیه
»چیکار کردین !
»باشه الان میام
پایان مکالمه
»جیمین من به کار مهم دارم میرم
_خب حالا برو
»فعلا
+خداحافظ
بعد رفتن تهیونگ خواستی بلند شی که جیمین گفت
_کجا
+ارباب اگه اجازه بدین میرم اتاقم
_بشین
+ولی.....چشم
چند دیگه بعد جیمین بلند شد و از اتاق رفت بیرون
داشتی به حرفی که تهیونگ به جیمین گفت فکر میکردی
(ذهن آت )
چرا وقتی تهیونگ پرسید دوست دخترته جیمین جواب نداد ..... شاید اون از من ..
اجوما اومد توی اتاق و گفت
#ارباب گفت بهتون بگم میتونین برید
+خونهی خودم
#نه دخترم توی اتاقت
بغضت کردی و نمیخواستی اشکت بریزه به سمت اتاقت رفتی و خیلی خسته بودی حموم چند دقیقه ای گرفتی لباسات رو پوشیدی و مستقیم به طرف تخت خوابت رفتی
ساعت 2شب بود که....
ارمیا لایک کنید کامنت بزارید 💜💜💜💜
مکالمه تهیونگ
»چیه
»چیکار کردین !
»باشه الان میام
پایان مکالمه
»جیمین من به کار مهم دارم میرم
_خب حالا برو
»فعلا
+خداحافظ
بعد رفتن تهیونگ خواستی بلند شی که جیمین گفت
_کجا
+ارباب اگه اجازه بدین میرم اتاقم
_بشین
+ولی.....چشم
چند دیگه بعد جیمین بلند شد و از اتاق رفت بیرون
داشتی به حرفی که تهیونگ به جیمین گفت فکر میکردی
(ذهن آت )
چرا وقتی تهیونگ پرسید دوست دخترته جیمین جواب نداد ..... شاید اون از من ..
اجوما اومد توی اتاق و گفت
#ارباب گفت بهتون بگم میتونین برید
+خونهی خودم
#نه دخترم توی اتاقت
بغضت کردی و نمیخواستی اشکت بریزه به سمت اتاقت رفتی و خیلی خسته بودی حموم چند دقیقه ای گرفتی لباسات رو پوشیدی و مستقیم به طرف تخت خوابت رفتی
ساعت 2شب بود که....
ارمیا لایک کنید کامنت بزارید 💜💜💜💜
۱۲.۰k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.