p1 :
p1 :
ویو ا/ت :
+ صبح با صداهای داداشم از خواب نازم بیدار شدم
$ هویییی نره خر بلند شو
+ کرههه بز خوابم مگه کوری ( اصلا این حجم از محبت خیلی خوبه )
$ میگممم بلند شوووو
+ مگه اون بیرون برام چی ریدن ؟؟؟؟
پ ا/ت ( پدر ا/ت ) : دخترم ؟؟
+ عهه سلام بابا خوبی صبت بخیر
پ ا/ت : صبحت بخیر دخترم پاشو بیا صبحونه حاضره
+ چشم الان میام
$ هه پابو
+ یااااا میکشمتااااا
$ باشه بیا بریم
+ اومدم
+ رفتم دستشویی و یه آب زدم به صورتم و رفتم اتاقم روتین پوستیمو انجام دادم لباسمو عوض کردم و رفتم پایین
+ سلام مامان سلام بابا صبحتون بخیر
م ا/ ت ( مامان ا/ت ) : صبحت بخیر دخترم
پ ا/ت : صبحت بخیر عزیزم
+ رفتم و نشستم و شروع کردم صبونه خوردن
+ بعد صبونه خواستم برم توی اتاقم که یهو بابام گفت
پ ا/ت : دخترم یه خبر خوب دارم
+ جانم بابا ؟
پ ا/ت : قراره به یه خونه جدید بریم
+ جدیی؟؟؟ آخ جوونم کی میریم ؟؟
پ ا/ت : فردا راه میوفتیم...
+ باشه پس من برم ساکمو جمع کنم
+ رفتم داخل اتاقمو خیلی خوشحال بودم که داریم میریم به یه خونه جدید رفتم و ساکمو برداشتم و لباسامو ریختم توش
* ساعت ۷
ویو ا/ت :
+ ساعت ۷ بود و حوصلم پوکیده بود تصمیم گرفتم با لوسی ( بهترین رفیقش ) برم بیرون دور بزنیم
+ زنگ زدم بهش و جواب داد ...
لوسی : سلام دختر عجیب
+ مرض سلام خوبی
لوسی : قربونت چه خبر چه میکنی
+ هیچی خبری نیست خواستم بگم دارم میرم با ماشین دور بزنم میای ؟
لوسی : حتما چرا نیام
+ حله ساعت ۸ میام دنبالت ...
لوسی : حله بای
+ بای
+ بعد اینکه با لینا حرف زدم رفتم توی کمدم گشتم و یه لباس قشنگ برداشتم و یه آرایش کردمو و رفتم پایین...
برای پارت بعد شرط میزارم 🙂🎻✨️
ویو ا/ت :
+ صبح با صداهای داداشم از خواب نازم بیدار شدم
$ هویییی نره خر بلند شو
+ کرههه بز خوابم مگه کوری ( اصلا این حجم از محبت خیلی خوبه )
$ میگممم بلند شوووو
+ مگه اون بیرون برام چی ریدن ؟؟؟؟
پ ا/ت ( پدر ا/ت ) : دخترم ؟؟
+ عهه سلام بابا خوبی صبت بخیر
پ ا/ت : صبحت بخیر دخترم پاشو بیا صبحونه حاضره
+ چشم الان میام
$ هه پابو
+ یااااا میکشمتااااا
$ باشه بیا بریم
+ اومدم
+ رفتم دستشویی و یه آب زدم به صورتم و رفتم اتاقم روتین پوستیمو انجام دادم لباسمو عوض کردم و رفتم پایین
+ سلام مامان سلام بابا صبحتون بخیر
م ا/ ت ( مامان ا/ت ) : صبحت بخیر دخترم
پ ا/ت : صبحت بخیر عزیزم
+ رفتم و نشستم و شروع کردم صبونه خوردن
+ بعد صبونه خواستم برم توی اتاقم که یهو بابام گفت
پ ا/ت : دخترم یه خبر خوب دارم
+ جانم بابا ؟
پ ا/ت : قراره به یه خونه جدید بریم
+ جدیی؟؟؟ آخ جوونم کی میریم ؟؟
پ ا/ت : فردا راه میوفتیم...
+ باشه پس من برم ساکمو جمع کنم
+ رفتم داخل اتاقمو خیلی خوشحال بودم که داریم میریم به یه خونه جدید رفتم و ساکمو برداشتم و لباسامو ریختم توش
* ساعت ۷
ویو ا/ت :
+ ساعت ۷ بود و حوصلم پوکیده بود تصمیم گرفتم با لوسی ( بهترین رفیقش ) برم بیرون دور بزنیم
+ زنگ زدم بهش و جواب داد ...
لوسی : سلام دختر عجیب
+ مرض سلام خوبی
لوسی : قربونت چه خبر چه میکنی
+ هیچی خبری نیست خواستم بگم دارم میرم با ماشین دور بزنم میای ؟
لوسی : حتما چرا نیام
+ حله ساعت ۸ میام دنبالت ...
لوسی : حله بای
+ بای
+ بعد اینکه با لینا حرف زدم رفتم توی کمدم گشتم و یه لباس قشنگ برداشتم و یه آرایش کردمو و رفتم پایین...
برای پارت بعد شرط میزارم 🙂🎻✨️
۳۲.۷k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.