وقتی درو محکم بستی

وقتی درو محکم بستیـ
تا خود صبـ گریهـ کردمـ
خاطراتو دوره کردمـ
کاشکی میزاشتی برگردمـ
منو تنهاییـِ شبـ
منو بیحالیـ و تبـ
با یه خودکارو یه شمعـ
بیدارم من کل شبـ
دیدگاه ها (۲۰)

#M

تنها منم که خودمو توی چاردیواری حبس کردمتنها منم که کاری جز ...

قدیـــــما لباسِ "رفاقـــــت" ، "معرفـــــت" بوداما جدیدا "...

‌|• صِدآیـِ هِقـ هِقـ میـآد ...|• اِنگـآر یِهـ جآییـ|• یِهـ ...

پارت بیستو ششمصبح**ماری*چشامو باز کردم اونیکس داشت بهم نگاه ...

بَـرآیِ هَمیشِه، هَمیشِه و هَمیشِهتکپآرتی jkیه پآرتی سادهیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط