دردهایی هست برای نگفتن اما تو بشنو

نمیدونم باید به کی بگم...
نمیدونم اصلا چطوری بگم...
بعضی دردا هست حتی فکر کردن بهش اشک آدمو درمیاره...
همه به من میگن خوبه که مینویسی و درداتو تو خودت نمیریزی...
هیچکس نمیدونه چقدر درد هست که آدم حتی نمیتونه بهش فکر کنه چه برسه بخواد بنویسه...
این دردا همدرد خودشو میخواد...
نه اینکه دوست ندارم یا دوستام کم هستند...
نه...
بهترین رفقای عالم رو دارم...
اما جنس بعضی دردا فرق داره...
بعضی دردا رو فقط باید تو #بغل یکی دیگه گریه کرد...
برا همینه اینجور وقتا که مثل الان کم آوردم و بهش پیام دادم... و نیست... میرم سر سجاده نمازم و میگم خدایا بغلم کن...
و اونقدر گریه میکنم تا آروم بشه...
خدا نیاز نداره بشنوه... اونجا منم نیاز ندارم بگم...
هردو میدونیم مشکل کجاست...
و میدونیم بعضی دردا فقط نیاز به یه بغل و یه گریه طولانی داره...
#تنهایی
دیدگاه ها (۹)

نشسته ام توی سرویس...به تو فکر میکنم...به این دوری ادامه دار...

چیزهای کوچیک

مزاحم

توی رضای من بودی

الان ک دارم فکر میکنم من اون روزایی که نیاز داشتم کسی کنارم ...

مافیای جذای من part3

ñęw póşt Frôm àşhä༺༺༺༺༺🐰༻༻༻༻༻༻🪽:: درود💘 ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط