اربابخشن پارت

#ارباب_خشن [پارت²⁵]
اومدم بیرون تا موهامو خشک کنم...سشوار رو زدم به برق و مشغول خشک کردن موهام شدم_
شونه رو برداشتم و همزمان موهامو شونه کردم...
مین: اخخخخ...ای دلم.
تازگیا وقتی گشنم میشه جای زخمم تیر میکشه_نگاهم افتاد به اینه...برای خودم لبخندی زدم و موهامو دادم پشت گوشم_وای لبام ورم کرده..روی گردنمم جای مارکه..کرم پودر رو برداشتم و به گردنم زدم و یکمی به لبام زدم که جای مارکا معلوم نباشه.
لباسی برداشتم و پوشیدم...نفسی عمیق کشیدم و در اتاق رو باز کردم و رفتم پایین'
طبق معمول داشت روزنامه میخوند همراه با قهوه تلخ..
مین: سلام.
جین: اومم
یکم صندلیشو جابه جا کرد و اشاره کرد به من...یعنی نمیخواد دست از اینکارش برداره؟...اوف
رفتم روی پاش نشستم..بوی عطر تلخش توی ریه هام پیچید.
جین: چی زدی به لبت؟
مین سو: کرم پودر
جین: چرا؟
مین: چون لبامو مارک کردی که باعث شد ورم کنه(اروم)
دستمالی از روی میز برداشت و لبامو پاک کرد...بعد لباشو گذاشت روی لبام...زبونش روی لبم میکشید.محکم میمکید_منم کاری از دستم بر نمی اومد...لباشو برداشت.خواستم حرفی بزنم که
جین: اگه چیزی بگی بازم میبوسمت.
نمیخواستم اینکارو جلوی خدمتکارا بکنه..پس مجبور بودم ساکت باشم.
نون تستی برداشت و بهش عسل و مربا زد.
جین: بخور.
از دستش گرفتم و شروع کردم به خوردن...اومممم خیلی خوشمزه بود.
لیوان شیری دستم داد و خودش قهوشو سر کشید_
جین: امروز میخوام برم شرکت...توم میبرم.
مین: چرا؟
جین(میدونستم نباید مین بدون من خونه بمونه ...ممکنه کاتریم بخواد بلایی سرش بیاره)
جین: چون میخوام ببرمت بیرون یکم هوا بخوری.
مین: باشه.
شیرمو خوردم و از روی پاش بلند شدم.
جین: برو توی اتاق ..توی کمد لبتابی هست، میتونی بری یه فیلم ببینی.
مین: ممنونننن.
از پله ها بالا رفتم و رفتم توی اتاق ..لبتابو برداشتم و فیلم ترسناکی انتخاب کردمو فیلمو پلی کردم.
جین ویو*
از روی صندلی بلند شدم..
خدمتکار: ارباب پدرتون اومدن.
میدونستم که میاد_
جین: بگو بیاد.
خدمتکار_: چشم
++++
پ/ج" تو دوست دختر داری؟
جین: سلام.
پ/ج: جواب منو بده..
جین: اره.
پ/ج: اون دختره؟....هه منکه میدونم میخوای کاترین رو دست به سر کنی.
جین: اره.
پ/ج: تو باید باهاش ازدواج کنی.
جین: نمیخوام.
پ/ج: پسره...امشب باید بیای به مهمونی خانواده کاترین و از کاترین معذرت بخوای.
جین: میام اما با دوست دخترم میام.
دیدگاه ها (۰)

پ/ج: تو غلط میکنی.جین: ببین__ تو دیگه نمیتونی کاری کنی که کا...

#ارباب_خشن [پارت²⁶]پ/ج:اون دختره رو بفروش...منم بهت اجازه می...

اه..دیشب من تحریک شده بودم که باهاش همکاری میکردم اما الان د...

#ارباب_خشن [پارت ²⁴]جین ویو^^احساس میکنم که به لباش معتاد شد...

نام فیک:عشق مخفیPart: 6ویو ات*هه نیومده داره قلدری میکنه نشو...

ویو کاترین به در تقه ای زدم و رفتم تو که با اقای جیون رو به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط