مثلا یک روز صبح چشمانم را باز می کنم
مثلا یک روز صبح ، چشمانم را باز می کنم
می بینم فرسنگ ها بالاتر از این کره خاکی
آنسوی ابرها نشسته ام !!
نگاهی به زمین می کنم
لبخندی می زنم
دستانم را به هم می فشارم
و باخود می گویم
بالاخره این کابوس لعنتی تمام شد!!
sookoot:-(
می بینم فرسنگ ها بالاتر از این کره خاکی
آنسوی ابرها نشسته ام !!
نگاهی به زمین می کنم
لبخندی می زنم
دستانم را به هم می فشارم
و باخود می گویم
بالاخره این کابوس لعنتی تمام شد!!
sookoot:-(
- ۴۰۲
- ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط