عشق گمشده
عشق گمشده
p10
ک یهو تهیونگ اومد سمتت
تهیونگ : سلام
ا.ت : سلام
تهیونگ : چرا تنها نشستی
ا.ت: حس خوبی ندارم
همه مشغول کارین من تنهام
تهیونگ : آها
ا.ت: آهوم
تهیونگ : افتخار ی دور رقص رو میدین ؟
ا.ت: البته
باهم رفتیم برقصیم حواسم نبود یهو
تهیونگ ویو
داشتیم باهم میرقصیدیم ک یهو پامو لگد کرد
ا.ت : ببخشید واقعا معذرت میخوام حواسم نبود
تهیونگ : عیبی نداره
نمیدونم چرا تپش قلب گرفتم ( پسرم عاشق شدی)
ا.ت ویو
هر موقع باهاش حرف میزنم تپش قلب میگیرم
شاید بخاطر هوای گرم یا معذب بودنه آخه امکان نداره عاشقم بشم
ی کم دیگه رقصیدیم
مهمونی تموم شد
ا.ت : امروز با وجود شما تنها نموندم
تهیونگ : ( خنده )
ا.ت : من برم خدا نگهدار
تهیونگ : خدا نگهدار
رفتم خونه رفتم حموم اومدم لباسمو عوض کردم موهامو خشک کردم رفتم بخوابم دراز کشیدم چشام گرم شد خوابم برد
لایک یادت نره کیتن ✨
&هایون&
p10
ک یهو تهیونگ اومد سمتت
تهیونگ : سلام
ا.ت : سلام
تهیونگ : چرا تنها نشستی
ا.ت: حس خوبی ندارم
همه مشغول کارین من تنهام
تهیونگ : آها
ا.ت: آهوم
تهیونگ : افتخار ی دور رقص رو میدین ؟
ا.ت: البته
باهم رفتیم برقصیم حواسم نبود یهو
تهیونگ ویو
داشتیم باهم میرقصیدیم ک یهو پامو لگد کرد
ا.ت : ببخشید واقعا معذرت میخوام حواسم نبود
تهیونگ : عیبی نداره
نمیدونم چرا تپش قلب گرفتم ( پسرم عاشق شدی)
ا.ت ویو
هر موقع باهاش حرف میزنم تپش قلب میگیرم
شاید بخاطر هوای گرم یا معذب بودنه آخه امکان نداره عاشقم بشم
ی کم دیگه رقصیدیم
مهمونی تموم شد
ا.ت : امروز با وجود شما تنها نموندم
تهیونگ : ( خنده )
ا.ت : من برم خدا نگهدار
تهیونگ : خدا نگهدار
رفتم خونه رفتم حموم اومدم لباسمو عوض کردم موهامو خشک کردم رفتم بخوابم دراز کشیدم چشام گرم شد خوابم برد
لایک یادت نره کیتن ✨
&هایون&
- ۲.۳k
- ۲۹ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط