عشق گمشده
عشق گمشده
p9
تهیونگ ویو
از خواب بیدار شدم امشب مهمونی بود رفتم پایین صبحونه خوردم آماده شدم رفتم شرکت
ا.ت ویو
بیدار شدم رفتم wc کارای لازم و انجام دادم رفتم پایین صبحونه خوردم رفتم اتاق کارم کارامو انجام بدم کارامو انجام دادم دیدم ساعت 2 ظهر ناهارمو خورده بودم رفتم اتاقم یخورده استراحت کنم
تهیونگ ویو
ناهارمو خوردم رفتم بخوابم
بیدار شدم ساعت 5 عصر بود رفتم حمام دوش 10 مینی گرفتم اومدم لباسمو پوشیدم ادکلن مو زدم
ا.ت ویو
بیدار شدم ساعت 5:30 بود رفتم حمام دوش20 مینی گرفتم اومدم میکاپ لایت کردم لباسمو پوشیدم ادکلن مو زدم کفشامو پوشیدم جی هون (اسم این و هی یادم میره😑) اومد دنبالم
رسیدیم مهونی داخل عمارت بود رفتیم داخل شلوغ بود
کیم تهیونگ هم بود
رفتم نشستم باند های دیگه معامله کردند
اونجا بعضی ها میرقصیدند بعضی ها نوشیدنی میخوردن بعضی ها هم حرف میزدن
فقط من بودم ک هیچ کاری نمیکردم ( من تو مهمونی ها)
ک یهو
حمایتت: خوشحالی من و انگیزه برای پارت های بیشتر✨
&آشا&
p9
تهیونگ ویو
از خواب بیدار شدم امشب مهمونی بود رفتم پایین صبحونه خوردم آماده شدم رفتم شرکت
ا.ت ویو
بیدار شدم رفتم wc کارای لازم و انجام دادم رفتم پایین صبحونه خوردم رفتم اتاق کارم کارامو انجام بدم کارامو انجام دادم دیدم ساعت 2 ظهر ناهارمو خورده بودم رفتم اتاقم یخورده استراحت کنم
تهیونگ ویو
ناهارمو خوردم رفتم بخوابم
بیدار شدم ساعت 5 عصر بود رفتم حمام دوش 10 مینی گرفتم اومدم لباسمو پوشیدم ادکلن مو زدم
ا.ت ویو
بیدار شدم ساعت 5:30 بود رفتم حمام دوش20 مینی گرفتم اومدم میکاپ لایت کردم لباسمو پوشیدم ادکلن مو زدم کفشامو پوشیدم جی هون (اسم این و هی یادم میره😑) اومد دنبالم
رسیدیم مهونی داخل عمارت بود رفتیم داخل شلوغ بود
کیم تهیونگ هم بود
رفتم نشستم باند های دیگه معامله کردند
اونجا بعضی ها میرقصیدند بعضی ها نوشیدنی میخوردن بعضی ها هم حرف میزدن
فقط من بودم ک هیچ کاری نمیکردم ( من تو مهمونی ها)
ک یهو
حمایتت: خوشحالی من و انگیزه برای پارت های بیشتر✨
&آشا&
- ۴.۵k
- ۲۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط