شریک عاشق پارت 12
ا.ت همون لحضه اضطراب رو کنار گذاشت و گفت : هیچی یونگی قضیه مفصل نامزدم بوده قبلا
یونگی که متعجب شده بود رفت حرف بزنه
که تهیونگ تو حرفش پرید و گفت : خب دیگه بریم سراغ قرارداد یونگی خیلی عصبانی شده بود دستاش رو مشت کرده بود و رگ هاش زده بود بیرون انگار از سرش دود میومد که ا. ت موضوع رو عوض کرد گفت خب قرار داد ما میخواهیم لباس های خاص که کسی نپوشیده رو به مدل هامون بدیم(بچه ها تهیونگ شرکت لباس داره و ا. ت و یونگی هم شرکت مدلینگ
میخواهند با هم همکاری کنن)
هیچی دیگه قرار داد و با هزار تا سختی بستن چون یونگی و تهیونگ هی دعوا میکردن
که تهیونگ گفت: شما با هم چه ارتباطی دارید که ا. ت و ی هم زمان گفتن:
ی:همک...... ا. ت : نامزد
یونگی که متعجب شده بود رفت حرف بزنه
که تهیونگ تو حرفش پرید و گفت : خب دیگه بریم سراغ قرارداد یونگی خیلی عصبانی شده بود دستاش رو مشت کرده بود و رگ هاش زده بود بیرون انگار از سرش دود میومد که ا. ت موضوع رو عوض کرد گفت خب قرار داد ما میخواهیم لباس های خاص که کسی نپوشیده رو به مدل هامون بدیم(بچه ها تهیونگ شرکت لباس داره و ا. ت و یونگی هم شرکت مدلینگ
میخواهند با هم همکاری کنن)
هیچی دیگه قرار داد و با هزار تا سختی بستن چون یونگی و تهیونگ هی دعوا میکردن
که تهیونگ گفت: شما با هم چه ارتباطی دارید که ا. ت و ی هم زمان گفتن:
ی:همک...... ا. ت : نامزد
- ۱.۵k
- ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط