گفتی به امید دیدار

گفتی به امیدِ دیدار
و هزار هزار ساحل،
انتظارت در من قدم زد

اما؛
به داغِ کدام حادثه گرفتار شدی
که هزار هزار اقیانوس،
دلهره
در من موج گرفت

آخرین جمله ات چه بود
که هزار هزار حرف
در من بغض شد
و هزار هزار بغض
در من شعله کشید

آخرین نگاهت
از کدام ابر بارور بود
که هزار هزار چشم
در من گریست
و دیده که فرو بستی
هزار هزار زندگی
در من جان داد

و تنت که آتش گرفت
هزار هزار جگر در من سوخت

و روحت که پر کشید
هزار هزار کشتی در من غرق شد

#مسلم_مک_وندی 📝
Moslem Makvandi

#کشتی_سانچی 📃
#مسلم_مکوندی

#تسلیت#روحشان_شاد
#فریاد_زیر_آب
#گریه#بغض#آتش
#اقیانوس#دریا#ساحل
دیدگاه ها (۱)

به نظرم توی زندگی هرکسی باید یه آدم خاص وجود داشته باشهیه نف...

عروسک مو فرفریشو زیر بغلش گرفته بودو اومد کنارم نشستو چشمای ...

نیستی اماچشم هایت همیشهحوالیِ دلتنگی هایممرا به نظاره نشسته ...

اتفاقِ عشقِ تو برای افتادن در دلمبه تارِ مویی بند استقرارِ ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط