روی شیشه با خط قرمز نوشته بود : آی سی یو
روی شیشه با خط قرمز نوشته بود : آی سی یو
و من بی خود ، داشتم فکر می کردم
" آی سی یو ” یعنی ” می بینمت ”
پرستار با وحشت داد می زند ، بیمار از دست رفت ،
من کبود شده ام
از دست می روم ، شوک می دهند ،
از تخت می جهد جسم مرده ام ...
خط مانیتور مراقبت های ویژه هنوز صاف است !
هیچکس نمی داند که فقط تنفس مصنوعی کار ساز است
آن هم مکرر ، از لبهای تو !
جـسـمم که رفت . .
من روحم بیخود فکر می کند
" آی سی یو " یعنی " می بینمت "
و من بی خود ، داشتم فکر می کردم
" آی سی یو ” یعنی ” می بینمت ”
پرستار با وحشت داد می زند ، بیمار از دست رفت ،
من کبود شده ام
از دست می روم ، شوک می دهند ،
از تخت می جهد جسم مرده ام ...
خط مانیتور مراقبت های ویژه هنوز صاف است !
هیچکس نمی داند که فقط تنفس مصنوعی کار ساز است
آن هم مکرر ، از لبهای تو !
جـسـمم که رفت . .
من روحم بیخود فکر می کند
" آی سی یو " یعنی " می بینمت "
۱.۳k
۳۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.