روی شیشه با خط قرمز نوشته بود آی سی یو

روی شیشه با خط قرمز نوشته بود : آی سی یو
و من بی خود ، داشتم فکر می کردم 
" آی سی یو ” یعنی ” می بینمت ”
پرستار با وحشت داد می زند ، بیمار از دست رفت ، 
من کبود شده ام
از دست می روم ، شوک می دهند ، 
از تخت می جهد جسم مرده ام ...
خط مانیتور مراقبت های ویژه هنوز صاف است !

هیچکس نمی داند که فقط تنفس مصنوعی کار ساز است 
آن هم مکرر ، از لبهای تو !
جـسـمم که رفت . .
من روحم بیخود فکر می کند
" آی سی یو " یعنی " می بینمت "
دیدگاه ها (۳)

گاهی خوب است آدم بداندوقتش رسیده که دست بکشد رهــا کندکه جنگ...

فـقـط مـنـم ...و دلـی کـه بـرایـت یـک تـهـران ...تـنـگ شـده ...

به*وقتِ دلتنگی ،فرقی نمی*کند کجا باشی...پشتِ پنجره*ی اتاقی د...

و ﺧﺎﻃﺮاﺕ ﻧﻪ ﻣﺠﺎﻝ ﮔﺮﻳﺰ می ﺩﻫﻨﺪﻧﻪ ﺭﺧﺼﺖ ﺧﻠﻮتی.ﺧﺎﻃﺮاﺕ ﺭﻭﺡ ﺗﻮ ﺭا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط