ادمین گشادتون تصمیم گرفت بعداز سال ها و ماها پارت جدید رو
ادمین گشادتون تصمیم گرفت بعداز سال ها و ماها پارت جدید رو بزارههههه
خوب بریم بچه ها این پارت قرار بود اسمات باش ولی تغییرش دادم
.............................................................
پارت۲۰
ا.ت:نه کم کم داشت ازت خوشم میومد ولی خودت خرابش کردی
که یهو گوشی کوک زنگ می خوره تهیونگ بود
ا.ت:جوابش بده دیگه چرا جوابش نمیدی
کوک:چیه خیلی دلت واسه تهیونگ تنگ شده
ا.ت:وا چه ربطی داشت گفتم فقط جواب بده
کوک:اوووووف
رفتم جوابش دادم
کوک:الو چی می خوای
تهیونگ:ا.ت پیش تووو
کوک:به تو چه (رو به ا.ت گفت که ساکت باش )
تهیونگ:پیش تو یانهههه(خیلی عصبی)
کوک:اره هست که چی
تهیونگ:کوک رو اعصاب مننرووو واسه چی دوزدیشش
کوک:من ندزدیمش از باباش خریدمش
تهیونگ: چیی....
کوک:فعلا خداحافظ من با ا.ت یه کار مهمی دارم
تهیونگ:جونگکوککک
کوک تلفن رو قطع کرد و رفت که لباسش رو بپوشه
کوک:تو به دید زدن بقیه عادت داری
ا.ت:هان چی میگی خودت داری لباست رو جلوم عوض میکنی
کوک:خوب تو چرا روت رو اونور نکردی
ا.ت روشو میکنه اونور
ا.ت:الان عوض کن دیگه رومو بگردوندم
کوک هیچی نمیگه و لباسش رو عوض میکنه
کوک:روت برگردون لباسم رو عوض کردم
ا.ت روشو بر میگردونه و رو تخت میشنه
کوک:برو حموم امدی بیرون لباس رو واسه ت خدمتکارا میارن آماده شو امشب مهمونیه
ا.ت:نمی خوام
کوک:بهت گفتم برو
ا.ت:نمی خوام مثلا می خوای چه غلطی کنی
کوک میره سمت ا.ت
کوک:فکر کردی کی هستی که بامن اینطوری حرف میزنی نری کاری میکنم که از نه گفتن به من پشیمون بشی
ا.ت :بهت گفتمنمیرم من به اون مهمونی مسخره نمیام
جونگکوک محکم میزنه تو گوش ا.ت
جونگکوک:دفعه آخرت باشه با من بحث میکنی
ا.ت گریش میگیره
ا.ت:تو از کی تا حالا اینطوری شدی اون کوک که من میشناختم زمین تا اسمون با تو فرق داشت فکرشم نمیکردم توهم منو یروزی بزنی
دستت خیلی سنگینه (با گریه)
کوک که تازه متوجه شده چیکار کرده ا.ت رو بغل میکنه
کوک:ببخشید عشقم من ...من دست خودم نبود ببینم صورتتو
ا.ت:نمی خوامولم کن
کوک:چی می خوای هرچی بخوای بهت میدم
ا.ت:ولم کن از اینجا برم
کوک:هرچیزی به غیراز این
ا.ت:در این اتاق رو نباید دیگه قفل کنی باشه
کوک:باشه ولی تو هم نباید فرار کنی
ا.ت:باشه ... میشه ازت چند تا سوال بپرسم
کوک:بپرس
ا.ت:تو دقیقن کی هستی ماهی چقدر درمیاری
کوک:بهت گفتم که من بزرگترین باند مافیام و ماهی ۲۰ میلیون دلار در میارم(واقعن جونگکوک تو زندگی ایدلی ماهی ۲۰میلیون در میاره)
ا.ت:اهان
کوک:خوب بسه دیگه پاشو برو حموم
ا.ت:باشه .. یادت نره در اتاق رو باز کنی
کوک:باشه برو
پاشدم رفتم تو حموم خیلی حموم لوکسی بود اندازه اتاق خوابم بود تازه یزرم هم بزرگتر بود وانش خیلی قشنگ بود از سنگ های مشکی خیلی قشنگی استفاده شده بود توی قفسه حموم انقدر شامپو زیاد بود انگاره مغازه بود (اونوقت ا.ت نمی خواد با کوک ازدواج کنه هم خوشتیپ هم جذابه هم پولداره از این شوهرا گیر همه نمیاد تخمه .صگ اصن نخواستی خودم زنش میشم بی لیاقت)
بعدش بلوزمو درآوردم شلوارم پام بود و سو.تینم فقط تنم بود که یهو کوک امد منم بلوزمو گرفتم جلوم
ا.ت:چرا همینطوری میایی تو وااا
کوک:می خواستم آب وان رو واسه ت گرم کنم
ا.ت:نمی خواد خودم بلدم برو بیرون
کوک:می خوام اولین باری که اینجا حموم کنی با من حموم کنی ولی الان نمیشه کار دارم پس بزار اب رو واسه ت گرم کنم
ا.ت:منحرف سریع گرم کن دیگهه
کوک آب وان رو گرم کرد و خواست که بره رو به ا.ت
کوک:رنگ لباس زیرت خیلی قشنگه لباس زیر منم مشکیه باهم ست شدیم (پوز خند یادم رفت بگم رنگ لباس زیر ا.ت مشکیه به کوچیک بودن خودت نبخش)
ا.ت:خوب برو دیگهه
کوک رفت منم پشت سرش درو قفل کردم لباسام رو کامل در آوردم رفتم تو وان آخیه ش چقدر گرمه خیلی خوبه .......
(خماریییییییی)
شرط
لایک ۳۰
کامنت ۵۰
خوب بریم بچه ها این پارت قرار بود اسمات باش ولی تغییرش دادم
.............................................................
پارت۲۰
ا.ت:نه کم کم داشت ازت خوشم میومد ولی خودت خرابش کردی
که یهو گوشی کوک زنگ می خوره تهیونگ بود
ا.ت:جوابش بده دیگه چرا جوابش نمیدی
کوک:چیه خیلی دلت واسه تهیونگ تنگ شده
ا.ت:وا چه ربطی داشت گفتم فقط جواب بده
کوک:اوووووف
رفتم جوابش دادم
کوک:الو چی می خوای
تهیونگ:ا.ت پیش تووو
کوک:به تو چه (رو به ا.ت گفت که ساکت باش )
تهیونگ:پیش تو یانهههه(خیلی عصبی)
کوک:اره هست که چی
تهیونگ:کوک رو اعصاب مننرووو واسه چی دوزدیشش
کوک:من ندزدیمش از باباش خریدمش
تهیونگ: چیی....
کوک:فعلا خداحافظ من با ا.ت یه کار مهمی دارم
تهیونگ:جونگکوککک
کوک تلفن رو قطع کرد و رفت که لباسش رو بپوشه
کوک:تو به دید زدن بقیه عادت داری
ا.ت:هان چی میگی خودت داری لباست رو جلوم عوض میکنی
کوک:خوب تو چرا روت رو اونور نکردی
ا.ت روشو میکنه اونور
ا.ت:الان عوض کن دیگه رومو بگردوندم
کوک هیچی نمیگه و لباسش رو عوض میکنه
کوک:روت برگردون لباسم رو عوض کردم
ا.ت روشو بر میگردونه و رو تخت میشنه
کوک:برو حموم امدی بیرون لباس رو واسه ت خدمتکارا میارن آماده شو امشب مهمونیه
ا.ت:نمی خوام
کوک:بهت گفتم برو
ا.ت:نمی خوام مثلا می خوای چه غلطی کنی
کوک میره سمت ا.ت
کوک:فکر کردی کی هستی که بامن اینطوری حرف میزنی نری کاری میکنم که از نه گفتن به من پشیمون بشی
ا.ت :بهت گفتمنمیرم من به اون مهمونی مسخره نمیام
جونگکوک محکم میزنه تو گوش ا.ت
جونگکوک:دفعه آخرت باشه با من بحث میکنی
ا.ت گریش میگیره
ا.ت:تو از کی تا حالا اینطوری شدی اون کوک که من میشناختم زمین تا اسمون با تو فرق داشت فکرشم نمیکردم توهم منو یروزی بزنی
دستت خیلی سنگینه (با گریه)
کوک که تازه متوجه شده چیکار کرده ا.ت رو بغل میکنه
کوک:ببخشید عشقم من ...من دست خودم نبود ببینم صورتتو
ا.ت:نمی خوامولم کن
کوک:چی می خوای هرچی بخوای بهت میدم
ا.ت:ولم کن از اینجا برم
کوک:هرچیزی به غیراز این
ا.ت:در این اتاق رو نباید دیگه قفل کنی باشه
کوک:باشه ولی تو هم نباید فرار کنی
ا.ت:باشه ... میشه ازت چند تا سوال بپرسم
کوک:بپرس
ا.ت:تو دقیقن کی هستی ماهی چقدر درمیاری
کوک:بهت گفتم که من بزرگترین باند مافیام و ماهی ۲۰ میلیون دلار در میارم(واقعن جونگکوک تو زندگی ایدلی ماهی ۲۰میلیون در میاره)
ا.ت:اهان
کوک:خوب بسه دیگه پاشو برو حموم
ا.ت:باشه .. یادت نره در اتاق رو باز کنی
کوک:باشه برو
پاشدم رفتم تو حموم خیلی حموم لوکسی بود اندازه اتاق خوابم بود تازه یزرم هم بزرگتر بود وانش خیلی قشنگ بود از سنگ های مشکی خیلی قشنگی استفاده شده بود توی قفسه حموم انقدر شامپو زیاد بود انگاره مغازه بود (اونوقت ا.ت نمی خواد با کوک ازدواج کنه هم خوشتیپ هم جذابه هم پولداره از این شوهرا گیر همه نمیاد تخمه .صگ اصن نخواستی خودم زنش میشم بی لیاقت)
بعدش بلوزمو درآوردم شلوارم پام بود و سو.تینم فقط تنم بود که یهو کوک امد منم بلوزمو گرفتم جلوم
ا.ت:چرا همینطوری میایی تو وااا
کوک:می خواستم آب وان رو واسه ت گرم کنم
ا.ت:نمی خواد خودم بلدم برو بیرون
کوک:می خوام اولین باری که اینجا حموم کنی با من حموم کنی ولی الان نمیشه کار دارم پس بزار اب رو واسه ت گرم کنم
ا.ت:منحرف سریع گرم کن دیگهه
کوک آب وان رو گرم کرد و خواست که بره رو به ا.ت
کوک:رنگ لباس زیرت خیلی قشنگه لباس زیر منم مشکیه باهم ست شدیم (پوز خند یادم رفت بگم رنگ لباس زیر ا.ت مشکیه به کوچیک بودن خودت نبخش)
ا.ت:خوب برو دیگهه
کوک رفت منم پشت سرش درو قفل کردم لباسام رو کامل در آوردم رفتم تو وان آخیه ش چقدر گرمه خیلی خوبه .......
(خماریییییییی)
شرط
لایک ۳۰
کامنت ۵۰
۱۷.۴k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.